مفخر شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفخر شرق - نسخه متنی

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقبال به اقتضاى زمانى كه در آن مى‏زيست، اشعارى از قبيل شكوه و جواب شكوه سرود، ولى ‹‹ اسرار
خودى ›› را كه به سال 1915 نشر داد، سر و صداى زيادى راه انداخت. نشر اين منظومه‏ها در كلبه‏ها و
خانقاههاى زاهد نماها و صوفيان خواب آلود، طوفانى به پا كرد ولى هيچ عاملى او را از نشر دعوتش
بازنداشت.

حمله اقبال عليه پاره‏اى از مضامين حافظ كه بيكارى و زندگى رهبانيت و انزوا و روشهاى غير عملى را
ترويج مى‏كند، گران آمد و جوابهاى تندى به صورت نظم و نثر به انتقادهاى اقبال دادند.

ولى اين طغيان و
آشفتگيهاى مدعيان هنر و حملات عارف نماها از بين رفت و فكر اقبال بر آنها چيره شد و اقبال آن قدر زنده
ماند كه اثر اشعار بلند و محبوبيت خودش را در سراسر جهان مشاهده كرد.

از اين تاريخ به بعد، اقبال تا جايى كه مطلوب خاطرش بود، هماهنگى كاملى در فكرش به وجود آمده بود،
زيرا هدف روشن بود و خط مشى آينده وى نيز به خوبى ترسيم و تعيين شده بود. اين مرد متفكر وظيفه‏اى را
كه براى اصلاح يك جامعه عقب افتاده ومشرف بر سقوطى كه در سراشيبى ضعف اخلاق، دست و پا مى‏زد، بر عهده
گرفته بود.

هرچند اين وظيفه‏اى بود بسيار سنگين و عملى شگرف، ولى او كسى نبود كه ملاحظه اين نكات و سنگينى اين
بار او را مأيوس كند. مع‏ذلك طغيان و طوفان عظيمى كه عليه نشر ‹‹ اسرار خودى ›› به وجود آمده بود و
انتقادها و اعتراضات بى‏معنايى را كه در برابر اين اثر عظيم ابراز مى‏شد ناگزير بود تحمل كند، و
اين همه انتقاد و اعتراض نه فقط از ناحيه توده‏هاى فاقد شعور و مردم بى تميز و بى‏تشخيص متوجه او
بود، بلكه جمعيتها و افراد نزديك به وى نيز در اين عصيان و طغيان دخيل و سهيم بودند.

بدين سبب حق داشت
مغموم و مهموم شود، و چون از هر جهت خودش را تنها مى‏ديد، به خدا مى‏ناليد و دعا مى‏كرد تا رفيق
شفيق و دوست همدل و همدردى پيدا كند.

اقبال به خدا مى‏ناليد و دردهاى دلش را بدين‏سان بر زبان مى‏راند:




  • خواهم ازلطف تو يارى، همدمى
    انتظار غمگسارى تا كجا
    جستجوى راز دارى تا كجا



  • در رموز فطرت من محرمى
    جستجوى راز دارى تا كجا
    جستجوى راز دارى تا كجا



با همه اين احوال، راه خودش را با سكوت و استقامت طى مى‏كرد. بعد از نشر اسرار خودى، ‹‹ رموز
بيخودى ›› را منتشر كرد. اين منظومه به سال 1917 تكميل شد ولى تا سال بعد منتشر نشد. شاعر در آن، ضمن
بيان اسرار و رموز، پيامى را كه براى بشريت داشت تشريح نموده بود.

‹‹ اسرار خودى ›› درباره دكترين ‹‹ ذات فرد ›› بحث مى‏كند ولى ‹‹ رموز بيخودى ›› راجع به
مسائلى است كه مربوط به جامعه انسانيت و ذات اجتماعى است و به تعبير ديگر درباره رابطه فرد با محيط
بحث مى‏كند.

مقارن همين اوقات، مجموعه اشعار وى كه به زبان اردو سروده شده بود به نام ‹‹ بانگ درا ›› منتشر شد.

بعد از نشر اين مجموعه رساله ‹‹ پيام مشرق ›› را نشر داد. مندرجات اين رساله منظوم حاوى مجموعه
اشعار متفرقى است به زبان فارسى كه در جواب ديوان گوته شاعر معروف آلمانى سروده است پس از نشر ‹‹
پيام مشرق ›› به فاصله دو سال كتاب زبور عجم به زبان فارسى منتشر شد.

اين كتاب حاوى اشعار عرفانى، و
مملو از معانى حياتبخش و داراى مضامين بسيار بلندى است حاكى از شرافت و اهمّيّت مقام انسان.

بعد از انتشار زبور عجم كتاب جاويد نامه نشر يافت، اين اثر را عاليترين و راقى‏ترين آثار منظوم
اقبال دانسته‏اند. اين كتاب در حكم كمدى الهى شرق شناخته مى‏شود، اقبال در ضمن سرودن اشعار آن، به
صورت بسيار زيبا و جالبى، افكار و نظرياتش را درباره مسائل متنوعى كه انسان در زندگى روزانه‏اش با
آنها مواجه مى‏شود، تشريح كرده و توضيح داده است. اين اشعار در عداد اشعار كلاسيك جاويد جهان محسوب
مى‏شود.

/ 238