مفخر شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفخر شرق - نسخه متنی

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقبال پس از تمام كردن جاويد نامه دوباره به زبان اردو توجه كرد و مجموعه اشعارى به نام بال جبرئيل
در سال 1935 نشر دادو سپس به سال 1936، مجموعه ديگرى را به نام ضرب كليم انتشار داد. در سال 1934 منظومه‏اى
به نام ‹‹ مسافر ›› به زبان فارسى نشر داد و سپس در سال 1936 اشعار ديگرى تحت عنوان ‹‹ پس چه بايد كرد
اى اقوام شرق؟ ›› منتشر كرد.

آخرين مجموعه اشعار اقبال كه به زبان اردو و فارسى سروده شده و پس از رحلت وى به چاپ رسيده ارمغان
حجاز ناميده شده است.

هر چند شهرت و معروفيت اقبال، بيشتر از وجهه شاعرى اوست، مع ذلك نبايد فراموش كرد كه اقبال سه كتاب
براى ما از خود باقى گذاشته من جمله كتاب بسيار نفيس احياى فكر دينى در اسلام كه شايان توجه مخصوص
مى‏باشد و هر يك از فصول آن براى متفكران مملو از انديشه‏هاى عميق و آراى علمى دقيق است.

اين كتاب شامل شش خطابه‏است كه اقبال در دانشگاههاى مدارس، حيدرآباد، و عليگر ايراد كرده است.

فلسفه اقبال كه منحصراً به وسيله اشعار متفرق و مقالات پراكنده وى در دسترس مطالعه ما قرار گرفته در
اين كتاب به صورت تز يا اجتهاد نامه‏اى مشاهده مى‏شود. مأموريت و رسالت اقبال، يعنى كاملترين بيان
و توضيحى را كه به صورت پيام معنوى براى عصر و زمان خودش آورده است از اين خطابه‏ها استفاده مى‏شود.

خطابه روح فرهنگ اسلام به عنوان نمونه در فصول آخر اين كتاب درج خواهد شد. مجموعه اين خطابه‏ها توسط
دانشگاه اكسفورد به چاپ رسيده است و سپس طبع همين خطابه‏ها موجب شد كه اقبال دعوت شود تا براى ايراد
خطابه‏هاى ديگرى، در اكسفورد حضور به هم رساند. اقبال دعوت دانشگاه اكسفورد را پذيرفت ولى بعداً به
واسطه عارضه كسالتى ناگزير شد كه اين دعوت را رد كند.

مقام ادبى اقبال، چه از لحاظ نظم و چه از جهت نثرنويسى، در عداد بهترين آثار ادبى شناخته مى‏شود
ولى به‏طور قطع و مسلم ارزش شخص اقبال منحصر به همين نيست. اقبال در مسير فكر انسانى سهم بزرگى دارد
و از اينجاست كه نويسندگان ترجمه حال وى با وظيفه‏اى دشوار و عملى ذوجنبتين مواجه شده و خواهند شد.

به اين معنى كه در مرحله اول بايد به توسعه و تكامل نبوغ ادبى وى رسيدگى كنند و در مرحله دوم موضوع
رشد و نضج فكرى او را مورد مطالعه و تحقيق قرار دهند.

زيرا محصولات ادبى وافى حاضر است و موجود و براى
انجام اين منظور از اين جهت مواد كافى در دسترس همه است ولى مطالعه و تحقيق در تكامل و توسعه فكرى وى
آن‏قدرها سهل و آسان نيست و براى ارباب تحقيق مواد كافى وجود ندارد تا بتوانند برخوردها و تصادمات
فكرى وى را كه پشت سر گذاشته است مورد رسيدگى قرار دهند.

در روزنامه اندين انتى كوارى، چاپ بمبئى، مقاله‏اى از اقبال ديده مى‏شود و مندرجات آن نشان
مى‏دهد كه اقبال در آن روزها، يعنى به سال 1902، درباره ابرمرد،(10) يعنى انسان راقى و كامل، فكر
مى‏كرده است؛ و اين انديشه سالها قبل از آنكه آثار نيچه را مطالعه كند در ذهن او وجود داشته است.

اشعار اوليه اقبال حاكى از اهتمام به سعى و عمل و عنايت به كوشش و كار و فعاليت، درضمن اقامت در
اروپا؛ براى وى مبدل به ايمان شد.


10-Supe
man.

/ 238