اين است كه قرآن فوق العاده شديد نهي مي كند از اينكه فحشاء ( و به تعبير قرآن : فاحشه ) يعني زشتيهاي مسلمانان ، حتي زشتيهاي واقعيشان پخش بشود : ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشة في الذين آمنوا لهم عذاب اليم ( 1 ) بنابر يكي از دو تفسيري كه درباره اين آيه هست : " كساني كه دوست دارند زشتيها درباره مسلمانان و مؤمنين اشاعه پيدا كند " خدا نكند كه يك وقت اطلاع پيدا كند كه لغزشي در فلان شخص پيدا شده است تازه من راستها را مي گويم ، دروغ كه ديگر و اويلا است حديث است كه اگر كسي به برادر مؤمنش تهمت بزند ، ايمان در روح او آب مي شود آنچنان كه نمك در آب حل مي شود ، ايمان براي شخص باقي نمي ماند اگر راست باشد ، اين به آن مي گويد ، آن به ديگري مي گويد [ و به تدريج شيوع پيدا مي كند ] اگر دروغ باشد كه خدا مي داند ، هماني است كه قرآن هرگز نمي خواهد چرا غيبت كردن حرام است ؟ براي اينكه بدبيني ايجاد مي كند در حالي كه غيبت كردن همان افشاء بديها است يعني بديهاي واقعي را بازگو كردن .
غيبت در مواردي جايز است
باز عرض مي كنم : حرمت غيبت در غير موارد استثنايي - كه همه اين موارد جنبه اجتماعي دارند - مي باشد ، مثل آنجا كه مثلا نصح مستشير است : يك نفر مي خواهد با يك كسي شركتي تأسيس كند ، مي آيد با شما كه از احوال آن شخص اطلاع داريد مشورت مي كند كه آقا اين آدم كه تو مدتي با او بوده اي چه جور آدمي است ؟ من مي خواهم با او شركتي تأسيس كنم ، يا مي خواهم دخترم را به او بدهم ، يا مي خواهم