ترحم با پلنگ تيز دندان
ستمكاري بود بر گوسفندان
ستمكاري بود بر گوسفندان
ستمكاري بود بر گوسفندان
، از آنجا كه عاطفه منطق ندارد و كور است ، آن شخص بايد در همه موارد همين جور باشد ولي وقتي كه چشمه عاطفه در وجودش در اختيار عقل و اراده است ، در يك جا روحش لطافت و رقت و عظمت اينگونه نشان مي دهد و در جاي ديگر او را در نهايت خشونت مي بيني كه هيچ تكان نمي خورد .طبق اين نظريه ، اخلاق يعني حكومت عقل و اراده بر وجود انسان به طوري كه تمام ميلها اعم از ميلهاي فردي و ميلهاي اجتماعي در اختيار عقل و اراده باشد بنابر اين " اخلاق " در اين مكتب بر مي گردد به حكومت عقل و حكومت اراده اين كه عرض كردم اين سخن ، نظر فلاسفه اسلامي است و نمي گويم نظر اسلام ، بدين جهت است كه نظر اسلام يك مطلب است ، نظر فلاسفه اسلامي مطلب ديگر الزام نيست كه هميشه فلاسفه اسلامي در حرفهايي كه گفته اند توانسته باشند مسائل اسلامي را به طور كامل بيان كرده باشند لااقل قسمتي از حقيقت را ممكن است گفته باشند ، و من به نام اسلام عرض نمي كنم . نظر سوم را هم اجمالا عرض مي كنم .
نظريه وجداني
همه چيز را - به انسان الهام مي كند . در كارهايي كه اسمش را كار اخلاقي مي گذاريم وجدان به انسان الهام مي كند ، مي گويد اين كار را بكن ، آن كار را نكن كار اخلاقي كاري است كه از وجدان الهام گرفته شده باشد كار طبيعي كاري است كه به وجدان مربوط نيست ، به طبيعت ارتباط دارد ، مثل غذا خوردن ، آب نوشيدن و امثال اينها ولي كار اخلاقي به طبيعت انسان ارتباط ندارد ، به وجدان انسان ارتباط دارد ، به فرماني است كه انسان از ضمير خود مي گيرد .نظر قرآن درباره وجدان
قرآن در مورد اينكه انسان مجهز به يك سلسله الهامات فطري هست سكوت نكرده است . در سوره مباركه والشمس مي خوانيم : و الشمس و ضحيها . و القمر اذا تليها . و النهار اذا جليها . و الليل اذا يغشيها . و السماء و ما بنيها . و الارض و ما طحيها . و نفس و ما سويها . فالهمها فجورها و تقويها ( 1 ) . آخرين سوگند اين است : سوگند به روح بشر و اعتدال آن كه خداي متعال به روح بشر كارهاي فجور و كارهاي تقوا را الهام كرد كه چي فجور است ، چي فسوق است ، چي زشت و نبايد كردني است و چي تقوا و پاكي است و بايد انجام بشود . وقتي اين آيه قرآن نازل شد : تعاونوا علي البر و التقوي و لا تعاونوا علي الاثم و العدوان ( 2 ) بر كارهاي نيك و بر تقواها همكاري كنيد ولي بر1. سوره شمس ، آيه 1 الي . 8 2. سوره مائده ، آيه . 2