اخلاق فقط در مكتب خدا پرستي قابل توجيه است - فلسفه اخلاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اخلاق فقط در مكتب خدا پرستي قابل توجيه است

البته اين را هم عرض بكنم : تمام كساني كه [ اخلاق به اين معني
را ] منكر مي شوند در يك جا مجبورند قبول بكنند مثلا همان برتراند راسل جاي ديگر كه مي رسد دم از انسانيت و شرافت انساني مي زند ولي فلسفه هاي آنها به هيچ وجه نمي تواند شرافت انساني را تأييد و توجيه بكند . مسئله اخلاق و شرافتهاي انساني و اخلاقي جز در مكتب خداپرستي در هيچ مكتب ديگري قابل توجيه و تأييد نيست تنها اين مكتب است كه مي تواند آن را توجيه بكند و اساسا خود همين اخلاق و شرافت اخلاقي در وجود انسان ، يكي از دروازه هاي معنويت است ، يعني يكي از دروازه هايي است كه انسان را با عالم معني آشنا مي كند و به عالم مذهب معتقد مي نمايد .

مراتب عبادت

چون درباره عبادت در اين زمينه بحث كرديم يك مطلب ديگر را بايد عرض بكنم و آن اين است كه عده اي در كتابهايشان نوشته اند كه اساسا مذهب با اخلاق به آن معناي شرافت اخلاقي جور در نمي آيد زيرا مذهب معنايش اين است كه انسان خدا را عبادت بكند ، و عبادت خدا فقط براي ترس از جهنم و يا طمع بهشت است ، پس بر مي گردد به مطامع مادي انسان ، و حال آنكه كار اخلاقي يك كار شرافتمندانه است يعني فقط به خاطر شرافت و قداست آن كار است . اين مطلب را توضيح بدهم . از نظر دين مقدس اسلام عبادت مراتب دارد عالي ترين عبادت عبادتي است كه از همه اين امور خالي است يعني در آن نه طمع بهشتي هست و نه ترس از جهنمي ولي در عين حال عبادتهايي هم كه به طمع بهشت و يا به خاطر ترس از جهنم است .

عبادت است . في الجمله توضيح مي دهم : در نهج البلاغه و در احاديث زيادي ما اين مطلب را داريم اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايد : عبادتهايي كه مردم مي كنند سه گونه است : بعضي خدا را عبادت مي كنند به طمع ثواب فتلك عبادش التجار ( 1 ) اين عبادت ، عبادت تاجرانه است ، يعني اينها مي خواهند با خدا تجارت كنند ، چيزي بدهند و چيز بيشتري بگيرند . يك بازرگان در مبادلات خودش هميشه كالايي را مي دهد براي اينكه چيزي بيشتر از سرمايه اصيلش - يعني اصل سرمايه را با يك مقدار سود - بگيرد فرمود اين عبادت ، عبادت تاجرانه است .

بعضي خدا را پرستش مي كنند از ترس فرمود اين عبادت ، عبادت غلامانه است ، عبادت بردگان است مثل عمل بردگان است كه در زير شلاق اربابها قرار مي گيرند در حالي كه به آنها تكليف مي كنند ، و آنان از ترس اينكه اگر تكليف را انجام ندهند شلاق مي خورند تكليف را انجام مي دهند ولي بعضي خدا را عبادت مي كنند شكرا يعني سپاسگزارانه ، يا در بعضي احاديث : حبا از روي دوستي ، يعني خدا را پرستش مي كند فقط به دليل اينكه او را دوست دارد او در واقع فطرتش در شعور آگاهش هم منعكس است ، خدا را آنجور عبادت مي كند كه فطرت خدا پرستي اقتضا مي نمايد چون خدا را دوست دارد پرستش مي كند اگر خدا بهشت و جهنمي هم خلق نكرده بود او خدا را پرستش مي كند اگر خدا بهشت و جهنمي هم خلق نكرده بود او خدا را پرستش مي كرد . الهي ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا في جنتك بل وجدتك اهلا للعبادش فعبدتك ( 2 ) خدايا من تو را پرستش نكردم از ترس آتش جهنمت ، و پرستش نكردم به طمع بهشتت ،

1. نهج البلاغه فيض الاسلام ، باب حكم ، حديث 229 ، ص 1192.

2. بحار الانوار ، ج 41 ، باب 101 ، ص . 14

/ 108