خود ياد آوري ( خود يابي ) - فلسفه اخلاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خودش را در اين قمار باخته ، بالاترين باختنها او خودش را فراموش كرده آنچه كه هميشه دريا دارد و در نظرش مجسم است چيست ؟ چه چيزي بر فكرش حكومت مي كند ؟ پول ، شهوات ، مأكولات ، مشروبات ، ملبوسات جز اينها چيز ديگري بر وجودش حكومت نمي كند پس آن " خود " كجا رفت ؟ فراموش شد به جاي " خود " ، " ناخود " را " خود " مي پندارد خودش فكر نمي كند كه خودم را فراموش كرده ام انسان هيچگاه باور ندارد كه خودش را فراموش كرده [ مي گويد ] من خودم را فراموش كرده ام ؟ ! من هميشه دم از خودم مي زنم : اين خودم هستم كه اينقدر پول دارم ، اين خودم هستم كه امروز چنين غذايي خوردم قرآن مي گويد خودت را گم كرده اي ، او خود تو نيست ، او يك چيز ديگر است ، او طفيلي خود تو است ، او خود طفيلي تو است نه خود اصيل تو و لا تكونوا كالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم ( 1 ) از آن كساني مي باشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا به عكس العمل اين فراموشي كه قانون حق ، قانون عمل و عكس العمل است خود آنها را از يادشان برده ، خودشان را فراموش كرده اند .

خود ياد آوري ( خود يابي )

اين است كه در قرآن مسئله اي به نام " خود فراموشي " آن هم خود فراموشي مذموم مطرح است در مقابل ، خود يادآوري است : اي انسان ! خود را ياد بياور ، كه " خود يادآوري " هم جز با " خدا يادآوري " امكان ندارد ، يعني در منطق قرآن اين دو از يكديگر جدا نيست ، خدا را دريا داشتن ، خود

1. سوره حشر ، آيه . 19

/ 108