نظر افلاطون - فلسفه اخلاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن ، نظريه معروف حسن و قبح ذاتي افعال است . مي دانيم عده اي بوده اند كه براي افعال ، حسن و قبح ذاتي قائل بوده اند و اين به يك معناي خاص درست هم هست ، البته تعبيرش فرق مي كند گفته اند : زيبايي يا حسن دو جور است حسن حسي داريم و حسن عقلي ، همچنان كه حسن خيالي هم داريم ، و حسن حسي بر چند قسم است " حسن " يعني زيبائي ، و زيبايي تعريف هم ندارد ، ما يدرك ولايوصف است حسن حسي ممكن است بصري باشد ، ممكن است سمعي باشد و حتي ممكن است لمسي باشد ، ذوقي باشد ، مي باشد حسن عقلي هم داريم : بعضي چيزها به ديده عقل زيباست و جاذبه دارد خاصيت زيبايي را از جاذبه اش مي شود فهميد هر چه كه در انسان عشق و شوق توليد كند و انسان را به سوي خودش بكشاند و تحسين و آفرين و تقديس انسان را هم جلب بكند " زيبايي " است گفته اند : بعضي كارها ذاتا زيباست ، و بعضي كارها ذاتا زشت و نازيباست ، همين طور كه صورتها بعضي ذاتا زيباست و بعضي نازيبا مثلا راستي ذاتا زيباست ، حق ، سخن راست ، زيباست امانت ذاتا زيباست ، سپاسگزاري ذاتا زيباست ، احسان به غير ذاتا زيباست ، عدالت كردن ذاتا زيباست در مقابل ، مقابلات اينها مثل دروغ ، ظلم و همه اموري كه اخلاق ناپسند خوانده مي شود ذاتا نازيباست پس [ طبق اين نظر ] معيار اخلاقي [ بودن ] زيبايي فعلهاست آن هم زيبايي عقلي كه عقل مستقلا و مستقيما درك مي كند اين تعريف خيلي جامعتر از آن تعريفها حتي تعريف كانت است ولي اگر ملاك را زيبايي بدانيم بحث حسن و قبح عقلي پيش مي آيد و البته كمي خالي از دشواري نخواهد بود .

به حسب اين نظريه كه در ميان مسلمين زياد مورد بحث بوده است ، اخلاق از مقوله جمال و زيبائي است . بنابر دو نظريه و بلكه سه نظريه اول ، اخلاق از مقوله محبت بود ، بنابر نظريه كانت از مقوله تكليف بود ، و بنابر اين نظريه از مقوله زيبائي است ولي زيبائي عقلي ، هم از مقوله عقل است و هم از مقوله زيبائي ، ولي زيبائي معقول .

نظر افلاطون

نظريه ديگري در اينجا هست نزديك به اين نظريه كه از افلاطون است آن هم مي گويد اخلاق از مقوله زيبائي است . لازم است توضيحي برايتان عرض بكنم : در كتاب " عدل الهي " ذكر كرده ايم كه عدل را سه جور تعريف مي كنند : يكي برابري ، ديگر : اعطاء كل ذي حق حقه ( 1 ) ، و سوم : توازن و هماهنگي . اگر تعريف سوم را در نظر بگيريم كه توازن و هماهنگي است ، عدل مساوي مي شود با زيبائي چون زيبائي نوعي توازن است ( در كتاب " جامع السعادات " ، مرحوم نراقي بحثي راجع به عدل از آن جهت كه عدل از مقوله زيبائي است مي كند ) افلاطون معتقد بوده است كه قوا و استعدادهايي كه در انسان هست گوناگون است راست هم مي گويد غير افلاطون هم اين حرف را گفته اند در انسان استعدادهاي طبيعي هست ، استعدادهاي مافوق طبيعي هست ، استعدادهاي حسي هست ، استعدادهاي عقلي هست گفته است همين طور كه انسان از ناحيه بدن ، اگر اعضايش متناسب باشد زيباست ، از نظر روح و روان نيز

1 - [ حق هر صاحب حقي داده شود ] .

/ 108