فلسفه اخلاق نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اثمها ، گناهها و كارهاي دشمني خيز همكاري نكنيد ، مردي به نام وابصه آمد خدمت رسول اكرم و گفت : يا رسول الله ! سؤالي دارم فرمود : من بگويم سؤال تو چيست ؟ بفرماييد آمده اي كه بر و تقوا ، و همچنين اثم و عدوان را برايت تعريف بكنم گفت : بله يا رسول الله ! براي همين آمده ام نوشته اند پيغمبر انگشتانشان را اين جور كردند ( 1 ) زدند به سينه وابصه و فرمودند : يا وابصة ! استفت قلبك ، استفت قلبك ، استفت قلبك ( 2 ) اين استفتاء را از دل خودت بكن ، از قلبت استفتاء كن يعني خدا اين شناخت را به صورت يك الهام به قلب هر بشري الهام فرموده است اين شعر مولوي كه : " گفت پيغمبر كه استفتوا القلوب " همين حديث را بيان مي كند . يا آيه ديگر قرآن مي فرمايد : و اوحينا اليهم فعل الخيرات ( 3 ) . در تفسير الميزان استنباط خيلي شيريني دارند ، مي فرمايند نفرمود : و اوحينا اليهم ان افعلوا الخيرات وحي كرديم كه كارهاي خير را انجام دهند اگر اين جور بود همين وحي عادي مي شد ، يعني به آنها دستور داديم ولي مي فرمايد : و اوحينا اليهم فعل الخيرات خود كار را وحي كرديم ، يعني خود كار را به آنها الهام كرديم .