فلسفه اخلاق نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حرفهاي مفت را مي زنند [ بايد توجه داشته باشند كه ] مسعودي درست صد سال قبل از سيد رضي بوده او يك مورخي است كه همه قبولش دارند و معلوم هم نيست شيعه است يا سني مسلم اگر شيعه باشد اين جور شيعه اي كه ما امروز هستيم نيست ، اندك تمايلي به علي عليه السلام دارد و لااقل دشمن علي نيست نمي شود او را شيعه حسابي دانست او در كتاب " مروج الذهب " كه آن را صد سال قبل از سيد رضي نوشته ، دربابي تحت عنوان " ذكر لمع من كلامه و اخباره و زهده " ( 1 ) كه در آن جمله هايي از كلمات علي عليه السلام را نقل مي كند مي گويد الان چهار صد و هشتاد و بضع - يعني چهار صد و هشتاد و اندي - خطبه از علي نزد مردم محفوظ است ، در صورتي كه آنچه در نهج البلاغه هست دويست و سي و نه خطبه است ، يعني سيد رضي كمتر از نصف آنچه را كه مسعودي صورت مي دهد آورده است .بنابر اين آن فصاحت خارق العاده علي عليه السلام يعني آن زيبايي فوق العاده سخنش كه درباره آن گفته اند : دون كلام الخالق و فوق كلام المخلوق از كلام خالق فروتر و از كلام مخلوق فراتر ، نگذاشت اين كلمات از بين برود و هنوز هم نگذاشته است و عامل فوق العاده مؤثري است پس شعر ، فصاحت ، بلاغت ، نثر عالي ، تمام اينها از مقوله زيبايي است ولي اينها زيبايي فكري است نه زيبايي حسي ، يعني مربوط به چشم و گوش و لامسه و ذائقه و شامه نيست ، فقط و فقط مربوط به فكر انسان است