فلسفه اخلاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ولي باز كوشش كرده يك تعريف ناقصي براي عدالت به دست بدهد . گفته : عدالت عبارت است از هماهنگي اجزاء با كل حتي عدالت اجتماعي را هم كه تعريف مي كند مي گويد عدالت اجتماعي يعني اينكه هر فردي هر مقدار كه استعداد دارد ، كار بكند و به اندازه كار خودش پاداش بگيرد و تمام افراد بايد اين جور باشند اگر جامعه از چنين افرادي تشكيل شد آنوقت اجزاء اين جامعه همه هماهنگ هستند نه اينكه يكي زياد كار بكند و ديگري كم كار بكند و محصول كار اولي را به دومي بدهند ، يا يكي اساسا كار نكند و بعد محصول كار ديگران را به خودش اختصاص بدهد در اين صورت علاوه بر اينكه افراد عادل نيستند ، جامعه هم عادل نيست جامعه كه عادل نبود زيبا نيست ، و جامعه اي كه عادل و زيبا نبود قابل بقا نيست او درباب عدالت چنين حرفي دارد و مي گويد " اخلاق " يعني دستگاه روحي انسان كه مجموعه اي است از انديشه ها ، تمايلات و خواسته ها ، اراده ها و تصميمها ، اجزائش مثل يك اتومبيل با همديگر تناسب داشته باشد ولي گفتيم خود تناسب را كسي نمي تواند بيان كند كه فرمولش چيست همين قدر مي گويد : تناسب و توازن و هماهنگي كامل ميان عناصر روحي انسان در نظر او انساني كه ديگران او را در حد اعلي ستايش مي كنند ، " انسان كامل " يعني انساني كه در ناحيه روح در نهايت درجه زيبا است و همان طور كه گفتيم زيبايي به همراه خودش جاذبه و كشش دارد ، عشق و طلب مي آفريند ، حركت مي آفريند ، ستايش مي آفريند ، چنانكه ما مي بينيم يكي از خصوصيات علي عليه السلام آن عدل و توازن و هماهنگي كاملي است كه در روح اين انسان ملكوتي هست انساني است كه از قديم او را انسان كامل الصفات و جامع الاضداد مي شناسند .

صفي الدين حلي مي گويد :




  • جمعيت في صفاتك الاضداد
    ولهذا عزت لك الانداد (1)



  • ولهذا عزت لك الانداد (1)
    ولهذا عزت لك الانداد (1)



در وجود تو اضداد يكجا جمع شده اند و به همين دليل براي تو مانندها نمي توان پيدا كرد . و سيد رضي راجع به سخن علي عليه السلام مي گويد سخني چند جانبه است و در همه جوانب زيبا است در همه جوانب ، علي سخن گفته و زيبا گفته ، چون روحش يك روح همه جانبه و به اصطلاح امروز يك روح چندي بعدي است نه تنها چند بعدي است بلكه در عين چند بعدي بودن نوعي توازن و تناسب ميان ابعاد مختلف آن بر قرار است اين است كه در روحها و عقلها جاي دارد اين ديگر مربوط به چشم يا گوش يا شامه و يا ذائقه و به طور كلي مربوط به حس نيست ، مربوط به روح انسان است .

انسانها بدون اينكه بتوانند زيبايي علي را تعريف بكنند آن را درك مي كنند ، و چون زيبايي كشش دارد مجذوب علي مي شوند چهارده قرن مي گذرد ، قرني نگذشته است كه در آن علي هزارها و بلكه ميليونها مجذوب و محب نداشته باشد حب علي چرا ايمان است ؟ زيرا حب علي يعني عشق به يك روح متعادل متوازن ، عشق به انسان كامل ، عشق به كمال انسانيت ، عشق به آنچه خدا و پيغمبر به آن دعوت مي كنند و اين ، شخص پرستي نيست ، حتي شخص دوستي هم نيست ، بالاتر از اين است آنكه واقعا علي را دوست دارد ، خودش را دارد ستايش مي كند كه من درك مي كنم آن زيبايي خارق العاده آن روح بزرگ را ، من درك مي كنم آن تعادل و توازن كامل را ، من درك مي كنم معني انسان كامل را مردي كه تاريخ زمان

1. منتهي الامال ، ج 1 ، ص . 113

/ 108