و ان تكن الابدان للموت انشأت فقتل امرء بالسيف في الله افضل (1)
فقتل امرء بالسيف في الله افضل (1) فقتل امرء بالسيف في الله افضل (1)
اگر اين بدنهاي ما عاقبت مي ميرند و هر چه هم خودمان را از شمشيرها دور نگه داريم آخرش يك تب ، يك ميكروب ما را از بين مي برد ، آري اگر اين بدن براي مردن است پس چه از اين زيباتر كه اين بدن در راه خداي متعال قطعه قطعه بشود . حالا شما حالت روحي اين كسي را كه اين شعرها را با خودش زمزمه مي كند مجسم بكنيد آن وقتي كه عملا دارد در كربلا بدنش قطعه قطعه مي شود درست حالت انساني است كه خودش را در اختيار يك آرايشگر قرار داده است و آرايشگر دارد او را زيبا مي كند او وقتي كه مي بيند اين خون كه عاقبت روي زمين مي ريزد ، اكنون دارد در راه خدا مي ريزد ، اين پيشاني در راه خدا شكاف مي خورد ، اين سينه در راه خدا تير زهر آلود در آن فرو مي رود ، [ احساس زيبايي مي كند ] در قسمت مقدم بدنش ، شمردند صدها اثر زخم از تير و نيزه و غير اينها بود ، يعني صدها افتخار ، صدها زينت ، صدها مدال بر سينه حسين چسبيده بود براي او زينت است ، افتخار و مدال است از نظر آن ديگري جنايت است او جنايت مي كند ، جنايت او براي اين كه برادري مي كند افتخار و مدال است .آن لحظات آخر را ابا عبدالله دارد طي مي كند آنجا كه حضرت افتاده بودند ، چون زمين پاييني بود اسمش را گذاشته اند " گودال قتلگاه " كه وقتي حضرت اندكي از آن دور مي شدند [ اهل بيت ] ايشان را نمي ديدند و از حالشان آگاه نبودند . لحظات آخر است . آنچنان زخمهاي زياد ، رفتن خون و 1 ) ابن عساكر / 164 ، مقتل خوارزمي 223 / 1 ، مناقب 72 / 4.