فلسفه اخلاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را در ياد داشتن نيز هست . اين حقيقتي است كه حقيقت عبادت باز يافتن و پيدا كردن " خود " است اما نه اين خود حيواني بلكه آن خود حقيقي ، خود ملكوتي در عبادت و ياد خداست كه انسان ، خود را پيدا مي كند ، خود را واقعا باز مي يابد تعبيري دارد اميرالمؤمنين علي عليه السلام بسيار عالي در غرر و در آمدي است مي فرمايد : عجبت لمن ينشد ضالته و قد اضل نفسه فلا يطلبها ( 1 ) من تعجب مي كنم از مردمي كه وقتي چيزي را گم مي كنند دستپاچه دنبال گم شده شان هستند ( انگشترش را گم مي كند مي گردد آن را پيدا كند ، كتكش را گم مي كند مي گردد پيدا كند ، الاغش را گم مي كند مي گردد پيدا كند ) چطور اينها خودشان را گم كرده اند ولي دنبال اين نيستند كه خودشان را پيدا كنند ؟ ! اي بيچاره كه وقتي كتت را گم مي كني اينهمه دنبال اين هستي كه از كجا بروم پيدايش كنم ، و از اين و آن سراغ مي گيري ، ببين آيا خودت را پيدا كرده اي ؟ اگر خودت را گم كرده باشي از مقصود همان پيكار و جدل و كشمكش دروني است . اي كسي كه در پيكار دروني ، در اثر پيروزي ميلها و طبيعت ، خود واقعي را باخته اي " ديگران را تو ز خود نشناخته " بيگانه را با خودت اشتباه مي كني ، بيگانه را " من " مي پنداري و نمي داني كه " من " او نيست ، او تو نيستي اينكه خيال مي كني آن " من " تو هستي ، خودت را با غير خودت اشتباه كرده اي .

تو به هر صورت كه آيي بيستي ( 1 ) كه منم اين ، و الله آن تو نيستي گاهي انسان مي آيد در مقابل آينه مي ايستد ، خيال مي كند خودش را دارد مي بيند . . . ( 2 )





  • يك زمان تنها بماني تو ز خلق
    در غم و انديشه ماني تا به حلق



  • در غم و انديشه ماني تا به حلق
    در غم و انديشه ماني تا به حلق



مي گويد اگر مي خواهي امتحان كني كه آيات خودت را كشف كرده اي يا خودت را گم كرده اي ، در خلوتها درك مي كني اگر چند روز انسانهاي ديگر را نبيني وحشت تو را از پا در مي آورد هميشه مي خواهي انسانهاي ديگر ، اشياء ديگر را ببيني ، چون گم شده در آنها هستي و خودت را در آنها جستجو مي كني تو اگر خود واقعي را پيدا كرده بودي ، اگر صد سال هم در خلوت مي بودي كه با خود واقعي ات مي بودي ، يك ذره دلتنگي برايت پيدا نمي شد .




  • اين تو كي باشي كه تو آن اوحدي
    كه خوش و زيبا و سرمست خودي (3)



  • كه خوش و زيبا و سرمست خودي (3)
    كه خوش و زيبا و سرمست خودي (3)



مسئله خود و ناخود ، خودش يك مسئله مهمي است در كلمات پيشوايان دين ما اين مطلب ، زياد و به تعبيرات مختلفي آمده است .

1. يعني بايستي .

2. افتادگي از نوار است .

3. مثنوي ، ص 345 ، س . 18

/ 108