فلسفه اخلاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مثل آدمي كه يك تابلوي بسيار عالي ، مثلا تابلوي را فائل را مي بيند ، ارزشش را درك مي كند و محال است كه بتواند اجازه بدهد كه يك كثافتي ، آلودگيي در آن قرار بگيرد ، چون عظمت آن را احساس مي كند انسان چون خودش را به علم حضوري درك مي كند كه از عالم قدرت است ، از ضعف و ناتواني تنفر دارد يعني وقتي كرامت نفس خودش را احساس مي كند ، تن به ضعف و زبوني و عجز نمي دهد غيبت نمي كند زيرا مطابق حديثي كه قبلا خواندم حس مي كند كه غيبت ، عجز و ناتواني است تكبر نمي كند چون مي فهمد تكبر ناشي از حقارت نفس است انسان تا حقارت نفس نداشته باشد تكبر نمي كند :

ما من رجل تكبر او تجبر الا لذلة وجدها في نفسه ( 1 ) يعني احدي در دنيا تكبر نمي كند و احدي در دنيا تجبر و ظلم و ستم نمي كند مگر اينكه در خودش احساس حقارت مي كند آدم متكبر خود واقعي را پيدا نكرده اگر انسان خود واقعي را پيدا كند ديگر احساس حقارت نمي كند ، احساس قدرت و عظمت مي كند ، تكبر يا تجبر نمي كند چون با روحش ناسازگار است چرا انسان از علم خوشش مي آيد و از جهل تنفر دارد ؟ چون حقيقتش ، خود واقعي اش از عالم علم است ، عين علم است و از جهل تنفر دارد چرا " جود " براي انسان به قول اينها يك ارزش ، و به تعبير ما يك خير معنوي است ، با اينكه " جود " از خود مايه گذاشتن است براي ديگران ؟ براي اينكه جود ، رحمت و افاضه است و انسان ، خودش حس مي كند كه من از عالم رحمتم و لازمه از عالم رحمت بودن ، فيض دادن و

1. اصول كافي ، ج 3 ، ص 426 ، حديث . 17

/ 108