فلسفه اخلاق نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
يك مدتي همينجور بايستد فلما نفض يده من تراب القبر هاج به الحزن ( 1 ) يعني از كارهايش كه فارغ شد يكمرتبه غم و اندوهها بر قلب علي رو آورد چه بكند ؟ با كه حرف بزند ؟ درد دل خودش را به كه بگويد ؟ قبر پيغمبر نزديك است از پيغمبر كسي بهتر نيست رو مي كند به قبر مقدس پيغمبر : السلام عليك يا رسول الله عني و عن ابنتك النازلة في جوارك و السريعة اللحاق بك قل يا رسول الله عن صفيتك صبري ( 2 ) يا رسول الله ! هم از طرف خودم و هم از طرف دخترت زهرا به شما سلام عرض مي كنم حال علي را اگر مي پرسيد صبر علي بسيار اندك شده است بعد جمله اي مي گويد : و ستنبئك ابنتك بتظافر امتك علي هضمها ( 2 ) يا رسول الله ! عن قريب دخترت به تو خواهد گفت كه امت تو بعد از تو با او چه رفتاري كردند و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين باسمك العظيم الاعظم الاعزالاجل الاكرم يا الله . . . خدايا دلهاي ما را به نور ايمان منور بگردان ، ما را " خدا آگاه " و مؤمن واقعي قرار بده ، دلهاي ما را از اخلاق رذيله پاك بگردان ، قلبهاي ما را به اخلاق حسنه مزين بفرما ، مسلمين را نصرت و پيروزي بر دشمنانشان عنايت بفرما ، ما را با حقايق دين مقدس اسلام آشنا كن ، قدردان اسلام و قرآن و پيغمبر و آل قرار بده ، اموات ما مشمول عنايت و رحمت خود بفرما . و عجل في فرج مولانا صاحب الزمان .