وجود شعور در تمام موجودات جهان - قرآن و معارف عقلی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و معارف عقلی - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وجود شعور در تمام موجودات جهان

اين نظريه را مى توان از دو راه ثابت كرد:.

1. آياتى كه بر وجود شعور درتمام موجودات جهان اعم از جاندار و غيره گواهى مى دهند؛.

2. دلايل عقلى كه وجود شعور را در تمام ذرات جهان ثابت مى كند.

اكنون راه نخست: قرآن به روشنى گواهى مى دهد كه مورچگان از شعور خاصى برخوردارند؛ زيرا هنگامى كه سليمان با سپاهيان خود از بيابانى عبور مى كرد، مورچه اى به مورچگان بيابان، كه بيم آن مى رفت كه همگى زيرپاى سليمان و سپاهيان او از بين بروند، ندا در داد و گفت:(...يَاأَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لاَيَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لاَيَشْعُرُونَ؛(25).

مورچگان، به لانه هاى خود پناه ببريد تا سليمان و سپاهيان او شماها را نابود نكنند؛ آنها متوجه نيستند).

نداى مورچه يك نداى حقيقى و واقعى بود و هرگز نمى توان آن را به معناى مجازى و زبان حال حمل كرد به گواه اين كه طبق نقل قرآن، سليمان از شنيدن سخن او تبسمى بر لبان او نقش بست و از خداوند خواست كه به او توفيق دهد كه در برابر نعمت هايى كه بر او و والدين او ارزانى داشته است سپاسگزار گردد. چنان كه مى فرمايد:.

(فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِى أَنْعَمْتَ عَلَىَّ وَعَلَى والِدَىَّ...؛(26).

سليمان از شنيدن نداى مورچه تبسمى كرد (و در شگفت ماند) و از خدا خواست كه به او توفيق شكرگزارى نعمتى دهد كه بر او و والدين او ارزانى داشته است.).

قرآن در باره پرنده اى به نام (هدهد) داستانى دارد كه حاكى از شعور خاص اوست به طورى كه موحد را از مشرك تشخيص مى داد و سليمان او را براى انجام مأموريت هايى گسيل مى داشت. روزى او را غايب ديد و گفت اگر براى غيبت خويش عذر موجهى نداشته باشد، او را عذاب خواهد داد و يا سرش را خواهد بريد. چيزى نگذشت كه هدهد آمد و گفت: بر چيزى واقف شدم كه تو بر آن واقف نشدى و از دولت (سبا) خبر شگفت آورى آورده ام: زنى بر آنان فرمانروايى مى كند و از هر نوع نعمت برخوردار است و براى او تخت بزرگى است. من ديدم آنان به جاى پرستش خدا، آفتاب را مى پرستند. شيطان كردارهاى آنان را زيبا جلوه داده است و از راه حق بازداشته است و آنان را گمراه ساخته است. چرا آنان خدايى را كه بر هر امر پنهانى وجود بخشيده است، سجده نمى كنند؛ در حالى كه او از كردارهاى پنهان و آشكار آنان آگاه است؛ خدايى كه جز او خدايى نيست، صاحب عرش بزرگ است.

سليمان گفت: بررسى مى كنم ببينم كه در اين گزارش راستگو هستى يا نه. نامه مرا ببر و به آنان برسان و از آنان دورى بجو و مراقب باش و ببين آنان در برابر نامه من چه واكنشى نشان مى دهند.(27).

پرنده اى كه تا اين حد، كارهاى دقيق و مرموزى را درك مى كند و گزارش مى دهد و فرمان مى برد، به طور مسلم از يك شعور بس خاصى آگاه است.

قرآن يكى از مفاخر سليمان را اين مى داند كه او به زبان پرندگان آشنا بود، و مى گويد:.

(وَوَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَقالَ ياأَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ؛(28).

سليمان وارث داود شد و گفت: اى مردم، زبان پرندگان به ما تعليم شده است).

سليمان سپاهى از انسان وجن و پرندگان تشكيل داده بود و همگى تحت فرمان او بودند. چنان كه مى فرمايد:.

(وَحُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالإنْسِ وَالطَّيْرِ؛(29).

سپاهيان سليمان، از سه گروه جن و انسان و پرندگان حاضر شدند).

از مجموع اين آيات استفاده مى شود كه پرندگان بالأخص و تمام جانداران به طور اعم از آگاهى خاصى برخوردارند و اگر انسان كاملى بر صفحه جهان حكومت كند مى تواند با آنان سخن بگويد و از آنها در تحكيم نظام توحيدى و شكستن مظاهر بت پرستى استفاده كند.

/ 81