خداى ناظر بر اعمال
قرآن با جمله (وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ) خدايى را معرفى مى كند كه در تمام لحظات و اوقات با ما همراه است و آنى از مخلوق خود غفلت نورزيده و پرده اى ميان وى و آفريده اش نيست.اعتقاد به چنين خداى شاهد بر اعمال و حاضر در همه جا، اثر تربيتى عجيب و شگفت انگيزى دارد؛ كمتر شخصى با چنين اعتقاد راسخ، دست به گناه و نافرمانى مى زند؛ زيرا مى داند ميان او و خدا فاصله اى وجود ندارد و هر عملى انجام مى دهد، براى او روشن است.مى گويند فرزند يكى از اصحاب پيامبر، با جمعى در بيابان سفره اى گسترده و مشغول غذا خوردن بود.چوپان جوانى با تعدادى گوسفند از كنار آنان گذشت، يك نفر از آن ميان برخاست، و چوپان را براى خوردن غذا دعوت نمود.چوپان جوان پس از اظهار تشكر، پوزش طلبيد كه معذورم زيرا روزه ام. اين جمله را گفت و با جمع آنان وداع نمود.برخى از آنها احتمال دادند كه چوپان در اين پوزش ظاهر سازى نموده و از در ريا و تزوير وارد گرديده و در واقع روزه نبوده است. فرزند آن صحابى با هوشيارى خاصى گفت: من اكنون حقيقت را براى شما روشن مى كنم و براى همين جهت چوپان را صدا زد و از او خواست يكى از گوسفندان خود را در برابر مبلغى در اختيار آنها بگذارد و اگر مالك گله گوسفند خود را مطالبه كرد، وى بگويد، گوسفند طعمه گرگ گرديد و آنها نيز به نفع او گواهى دهند.جوان پس از شنيدن سخنان وى مقدارى تأمل كرد و سپس سربرداشت و با صداى بلند گفت: (فأين اللّه)؛ يعنى پاسخ خدا را چگونه بدهم! او كه مى بيند و همه جا حاضر است و عمل من براى وى پنهان نيست.آنان با اين آزمايش، به اخلاص جوان چوپان پى بردند.بنابراين اعتقاد به چنين خدايى ضامن سعادت و عامل برقرارى نظم در اجتماع است، نه خدايى كه تورات و انجيل معرفى مى نمايند.آيه پنجم (لَهُ مُلْكُ السَّمِواتِ وَالأَرْضِ...) مربوط است به حكومت مطلق خدا بر آسمان ها و زمين و در اين باره در فصل سوم به طور مشروح سخن گفتيم.(1). ر.ك: تورات، سفر پيدايش، باب 3، آيه هاى 8 - 11 و نيز ص61.(2). همان، باب 18، آيه هاى 1 - 9.(3). همان، باب 32، آيه هاى 24 - 32.