عالى ترين اصل تربيتي
قرآن با جمله (وَهُوَ عَلِيم بِذاتِ الصُّدُورِ؛ او از مكنونات سينه ها آگاه است) به يكى از اصول تربيتى اسلام اشاره مى نمايد؛ زيرا در مكتب هاى مادى، ملاك نيكى و خوبى، عمل انسان است و با معتقدات و منويات مذهبى و انگيزه هاى عمل كارى ندارند؛ هرگاه يك نفر بيمارستانى به هر نيت و نظرى بسازد، نوعاً مردم، بنياد گذار آن را مى ستايند و گروه زيادى در افتتاح آن شركت جسته و نمايندگان مطبوعات و راديو و تلويزيون در باره آن سخن گفته و عكس و تفصيلاتى از آن، منتشر مى سازند؛ ولى اسلام در داورى خود، تنها به پرونده عمل شخص نمى نگردد، بلكه پرونده نيت و انگيزه هاى روانى كار را نيز مورد بررسى قرار مى دهد در صورتى كه نيت نيز به سان عمل پاك و پيراسته باشد، عمل شخص را تقديس نموده و براى آن پاداشى قائل مى شود ولى اگر انگيزه عمل ريا و جلب توجه عوام و... باشد، آن را شايسته تقدير و پاداش نمى داند.قرآن با توجه دادن بشر به اين كه خداوند از همه اسرار درونى و مكنونات سينه ها آگاه است، ما را به يك اصل تربيتى رهبرى نموده و هشدار مى دهد كه از بسيارى از گناهان انديشه اى و فكرى، مانند گمان بد، رشك، ريا و تزوير بپرهيزيم و در جاى ديگر مى فرمايد:.(إِنْ تُبْدُوا مَا فِى أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللّهُ؛(9).اگر آن چه را در دل داريد آشكار سازيد و يا پنهان بنماييد خداوند از آن بازخواست مى نمايد).اسلام همان طور كه به اصلاح ظاهر اهميت داده، به اصلاح باطن و درون نيز عنايت كامل مبذول داشته است؛ تا آن جا كه رضا و خشم باطنى را ملاك استحقاق پاداش و كيفر دانسته است. اميرمؤمنان مى فرمايد:.(إنّما يجمع الناس الرضا والغضب، وإنما عقر ناقة ثمود رجل واحد، فعمهم اللّه بالعذاب لما عموه بالرضا؛(10).رضا و خوشنودى از يك عمل و خشم از عمل ديگر، انسان را بامباشر آن عمل در يك جا گرد مى آورد.ناقه صالح را يك نفر پى كرد ولى عذاب الهى همه را فرا گرفت؛ زيرا همگى به فعل او راضى بودند).(1). راز آفرينش انسان، ص16.(2). جمله (يولج الّيل فى النهار و يولج النهار فى الّيل) به مناسبت هايى پنج بار در قرآن تكرار شده. ر. ك: آل عمران (3) آيه 27؛ حج (22) آيه 61؛ لقمان (31) آيه 29؛ فاطر (35) آيه 13؛ حديد (57) آيه 6.(3). عاديات (100) آيه 10.(4). مانند (فى قلوبهم مرض) - بقره (2) آيه 10؛ (وقلوبهم وجلة) - مؤمنون(23) آيه 60.(5). انعام (6) آيه 125.(6). ق (50) آيه 37.(7). انشراح (94) آيه 1.(8). زمر (39) آيه 22.(9). بقره (2) آيه 284.(10). نهج البلاغه عبده، خ196.