رواياتى كه از پيشوايان ما در تفسير عرش وارد شده مؤيد نظرى است كه بيان شد. اميرمؤمنان در پاسخ جاثليق، كه از حقيقت عرش سؤال كرد، چنين فرمود: (وهو حياة كل شيء و نور كل شيء؛(11) عرش مايه زندگى هرچيز و وسيله انكشاف همه چيز است). گويا جمله اول اشاره به موضوع تدبير و دومى اشاره به مقام علمى عرش است.امام صادق عليه السلام در ذيل حديثى در باره عرش چنين مى فرمايد: (والعرش هو الباطن الذى وجد فيه علم الكيف و الكون و القدر والحد والأين).(12).وظاهر حديث، تفسير عرش به مقام علم فعلى است كه بيان مى كند صورت آن چه در جهان هستى مى گذرد، موجود است.در حديث ديگر فرمود: (العرش هو العلم الذى لايقدرأحد قدره).(13).احتمال ديگر نيز در كار است كه عرش همان كهكشان هاى عظيم جهان است، كه منظومه شمسى ما جزئى از يكى از اين كهكشان هاست، كه عقل و فكر بشر در درك وسعت و تعداد آنها مبهوت و متحير است. در پايان توجه شمارا به اين قسمت از آيه جلب مى كنيم:.(يَعْلَمُ مِا يَلِجُ فِى الأَرْضِ وَمِا يَخْرُجُ مِنْهِا وَمِا يَنْزِلُ مِنَ السَّمِاءِ وَمِا يَعْرُجُ فِيها؛.آن چه در زمين فرومى رود يا از آن بيرون آيد و از آن چه از آسمان نازل شود و يا به سوى آن بالا رود، آگاه است).اين جمله ها نشان دهنده احاطه علمى خدا به تمام موجودات ريز و درشت است و ما در گذشته(14) در باره احاطه علمى خدا به همه موجودات سخن گفتيم.ولى براى نشان دادن عظمت احاطه و بى پايان بودن علم خدا يكى از بيانات قرآن را در اين جا مى آوريم تا بار ديگر از مقايسه اين بيان با كتاب هاى به اصطلاح آسمانى ديگر، عظمت قرآن روشن تر گردد.