انسانيت در سراشيبى ماديگري - قرآن و معارف عقلی نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

قرآن و معارف عقلی - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انسانيت در سراشيبى ماديگري

به هم خوردن موازنه ميان پيشرفت هاى مادى و معنوى، فروريختن كاخ نظامات اخلاقى و نا به سامانى ارزش هاى معنوى يكى از عوامل خطرناكى است كه انسانيت و تمدن ماشينى را سخت به فنا و نابودى تهديد مى نمايد و فرهنگ مادى درگسترش ترقيات مادى هرچه كوشش كندو بشر را با سلاح علم و دانش مادى مجهزتر سازد؛ ولى ارزش هاى اخلاقى و مبانى مذهبى و معنوى را از صحنه زندگى طرد نمايد، گامى سريع تر در طريق سقوط كاخ خود برداشته و ضدّ خود را در دل خود مى پروراند؛ و به اصطلاح (گور خود را به دست خود مى كند).

اعجوبه آفرينش (انسان) موجود صد در صد مادى نيست كه با تأمين نيازمندى هاى مادى او سعادت و خوشبختى اش فراهم گردد و يا عنصر ساده و بى روحى نيست كه همه غرايز و عواطف و تمايلات درونى او را در آزمايشگاه اندازه گيرى نماييم، بلكه معجونى است مركب از ماده و معنا، جسم و روان و هركدام براى خود نيازمندى هاى مخصوصى دارند و ارضاى يكى بدون ارضاى ديگرى، نشاط بخش و سعادت آفرين نيست.

كسانى كه انسان را از زاويه علوم مادى مى نگرند و شخصيت انسان را در محدوده علوم مادى جستجو مى نمايند، بدون ترديد انسان شناس كامل نيستند.

پزشكى كه از سازمان داخلى بدن انسان و عوامل بيمارى و اصول بهداشت آن، آگاهى دارد نمى تواند ادعا كند كه شخصيت انسان، فقط در مسائل پزشكى خلاصه مى شود و احساسات و عواطف و غرايز رنگارنگ او - كه نيمى از انسانيت او را تشكيل مى دهند - در شخصيت او سهم و نقشى ندارند.

(فرويديسم) كه انسان را از پشت عينك (غريزه جنسى) تجزيه و تحليل مى نمايد و ابعاد مختلف روانى او را ناديده گرفته و اصالت و شخصيت او را در بعد جنسى جستجو مى كند؛ حقيقت انسان را نشناخته، بلكه به شناخت بعضى از ابعاد ظاهرى و مادى او نايل آمده است.

رهبران (ماترياليسم) اقتصادى كه همه نوع تحولات اجتماعى و فلسفى و علمى را مولود نحوه ابزار توليد مى دانند و از ميان اصالت ها و واقعيت ها، فقط به يك اصل، آن هم اصل (اقتصاد) معتقد مى باشند و آن را پديد آرنده مكتب هاى فلسفى و اصول مختلف علمى و سازنده شخصيت انسانى معرفى مى نمايند، اقتصاد دانانى هستند كه از اصول مربوط به زندگى وى، فقط با يك اصل آشنايى دارند و اصول ديگر را به دست فراموشى سپرده اند.

/ 81