قرآن و خدمت به نوع - قرآن و معارف عقلی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و معارف عقلی - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قرآن و خدمت به نوع

7. (آمِنُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْر كَبِير؛.

به خدا و پيامبر او ايمان آوريد، و از اموالى كه شما را در باره آنها جانشين (خود يا گذشتگان) قرار داده است، انفاق كنيد؛ هركس از شما ايمان آورد و انفاق كند، پاداش بزرگ دارد).

8. (وَمالَكُمْ لاتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛.

چرا به خدا ايمان نمى آوريد، با اين كه پيامبر شما را به سوى ايمان به پروردگار دعوت مى كند، او از شما پيمان (فطرى بر خداشناسى) گرفته (و فطرت شما با خداشناسى آميخته است) اگر توجه داشته باشيد).

9. (هُوَ الَّذِى يُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الْظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللّهَ بِكُمْ لَرَؤُف رَحيم؛.

اوست كه بر بنده خود آيه هاى روشن (قرآن) فرو فرستاده تا شما را از تاريكى هاى (كفر) به روشنايى (ايمان) راهنمايى كند، خداوند به شما مهربان و رحيم است).

10. (وَمَالَكُمْ أَى تُنْفِقُوا فِى سَبِيلِ اللّهِ وَلِلّهِ مِيراثُ الْسَّمِوات والأَرْضِ لايَسْتَوِى مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقاتَلَ أُولِئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقاتَلُوا وكُهً وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنى وَاللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِير؛.

چرا از اموالتان در راه خدا انفاق نمى كنيد با اين كه خداوند وارث زمين و آسمان هاست (و اين اموال خواه ناخواه از دست شما بيرون مى رود). كسانى كه قبل از فتح (مكه) انفاق كردند و جهاد نمودند (با ديگران برابر نيستند). رتبه آنان بالاتر از كسانى است كه پس از فتح انفاق نموده و جهاد كرده اند. خداوند به همگى وعده نيك داده است. خداوند از كارهاى شمإ؛ ه‏ه آگاه است).

11. (مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْر كَرِيم؛.

كيست به خدا وام نيكو (قرض الحسنه) بدهد تاخدا بر آن بيفزايد و براى او پاداش نيك است).

در جهان آفرينش همه و يا بسيارى از موجودات، پاره اى از ذخاير وجودى خود را در راه رشد و نمو و پرورش موجودات ديگر صرف مى كنند: آفتاب مركز حرارت منظومه شمسى ماست و هر روز از اين درياى آتش و كوره درخشان، 000.350 ميليون تن به حرارت و انرژى تبديل مى شود و قسمتى از اين اشعه حيات بخش به كره ما فرو مى ريزد، تا جانداران و گياهان در پرتو آن زندگى نمايند.

درختان باردار، شيره وجود خود را به صورت ميوه هاى رنگارنگ در اختيار جانداران مى گذارند؛ دام هاى اهلى، كرك و پشم و شير و گاهى تمام هستى خود را در راه موجود شريفى به نام انسان خرج مى نمايند. خلاصه به هر سو و به هر موجودى بنگريم، دست آفرينش آنها را طورى آفريده، كه در طريق خدمت يكديگرند و تا حدود توانايى خود، به طبقه ديگر انفاق مى نمايند.

انسان كه جزئى از اين جهان آفرينش است، نبايد دراين راه عقب بماند و بايد بامطالعه مظاهر هستى، انفاق و خدمت و تعاون را در سرلوحه برنامه زندگى خود قرار دهد.

اين بخش از آيات - كه ترجمه آنها قبلاً گذشت - به اين شيوه بزرگ اجتماعى، كه يكى از پايه هاى بزرگ اجتماع صحيح است، فرا مى خواند و در جامعه هاى صنعتى به اصطلاح پيشرفته، مسأله اى حساس و پر اهميت است؛ آنان مسأله انفاق و كمك به طبقات اجتماع را با خريد قبض هاى تعاون و ساختن بيمارستان و درمانگاه و تأسيس دبستان و دبيرستان و كارخانه و كارگاه براى مستمندان و افتادگان و ده ها نوع ديگر عملى مى نمايند.

قرآن نيز اين خدمات را به عنوان عالى ترين تجلى روح انسان و نوعدوستى پذيرفته و بيش از پنجاه بار مسأله انفاق و تعاون اجتماعى و كمك به طبقات مختلف اجتماع را با بيانات و تشبيهات گوناگون و وعده و پاداش هاى بزرگ، مطرح ساخته و اوامر مؤكدى در اين باره صادر نموده و اين مسأله را در رديف يك سلسله مسائل بزرگ اجتماعى كه روى آن زياد تكيه كرده، قرار داده است ولى نقطه اختلاف اسلام در اجراى اين برنامه حياتى با ملت هاى به اصطلاح متمدن امروز در اين جاست كه قرآن عنايت دارد اين گونه خدمات اجتماعى، با رنگ هاى مختلف خود، از ايمان به خدا و روز رستاخيز سرچشمه گيرد؛ يعنى محرك ما براى اين گونه اعمال تحقق بخشيدن به رضايت خدا و عمل به دستورات او باشد، نه ريا و جلب توجه مردم و نه ساير محرك هاى مادى؛ زيرا جاى گفتگو نيست كه اگر محرك ما براى انفاق، ايمان و رضاى خداوند باشد، به طور مسلم مى كوشيم اموال خود را در جايى مصرف كنيم كه واقعاً شايسته و خدمت باشد، ولى به عكس اگر محرك ما امور مادى آلوده با صدها هوا و هوس گردد و ساختن پل و مدرسه، كارگاه و كارخانه براى ريا و شهوت و در نتيجه براى كسب نام و مقام در آينده باشد، در اين صورت، به يقين حق به صاحب حق نمى رسد و تا آن جا در اين راه گام برمى داريم كه به نفع شخصى ما تمام شود و در غير اين صورت، گامى در اين راه برنخواهيم داشت.

از اين نظر در آيه هفتم، انفاق و خدمت به مردم را براساس ايمان به خدا استوار نموده؛ حتى به يك بار اكتفا نكرده و دو باره ياد آور شده و مى گويد: (آمِنُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا؛ ايمان به خدا و رسول بياوريد و انفاق كنيد) و نيز اين مضمون را در ذيل متذكر مى شود و مى فرمايد: (فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وأَنْفِقُوا؛ كسانى از شما كه ايمان آورده و انفاق كرده اند...). و اين خود يكى از تعاليم برجسته اسلام است، كه اعتقاد دارد بايد سرچشمه اين اعمال، طلب خشنودى خداوند باشد نه ارضاى هوس ها و كسب نام و نشان.

وانگهى ايمان، كه گوهر گرانبهايى است و با روح انسان آميخته مى شود، بايد آثار و مظاهرى داشته باشد و از وجود آثار آن، پى به وجود آن برد و يكى از آثار عظيم ايمان، گذشتن از اموال و ثروت است و بدون اين مظاهر، مشكل بتوان گفت روح يك انسان جايگاه اين گوهر عالى است.

/ 81