رهبانيت در اسلام ممنوع است - قرآن و معارف عقلی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و معارف عقلی - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رهبانيت در اسلام ممنوع است

رهبانيت يك سنت خارجى است كه قرن هاست در ميان مسيحيان به وجود آمده و رهبانان، همان تاركان دنيا بودند كه دست از زندگى كشيده و به كوه ها و غارها پناه برده و جان و جسم را به اصطلاح وقف بر طاعت مى كردند و در تمام عمر از ازدواج ممنوع بودند؛ البته اين سنت از نظر كم و كيف، صورت هاى گوناگونى داشت و فرقه هاى رهبانان از نظر شدت اجتناب از لذايذ به دسته هاى زيادى تقسيم مى شدند:.

دسته هاى افراطى كه هر فردى از آنها در حجره اى جداگانه زندگى مى كردند با نان و شير و گاهى گياهان، تغذيه مى نمودند، از موى اسب جامه هايى بر تن مى كردند و تقريباً به طور دايم لب از تكلم فرو مى بستند. اين قبيل رهبانان هفته اى سه بار براى عشاى ربانى و ادعيه نيم شب دور هم جمع مى شدند و روزهاى يك شنبه و ايام عيد مهر خاموشى را شكسته و از قيد گوشه نشينى در آمده و به گفتگو و صرف خوراك دسته جمعى مى پرداختند. اين دسته از همه فرقه ها رياضت كش تر بود. روى اين علل بود كه (شواليه) از زندگى رهبانى دست كشيد و گفت: من از شپش جامه رهبانى مى ترسيدم؛ زيرا جامه هاى پشمين، پناهگاه شپش هاى فراوان بود.(2).

مسأله رهبانيت به موازات اصلاح كليساها در طىّ قرون، اصلاحاتى پيدا كرد و از شرايط سنگين آن به حدّ قابل ملاحظه اى كاسته شد و ديرها و صومعه ها در برخى از نقاط به صورت مراكز خدمات اجتماعى درآمده، با اين همه ترك ازدواج و چشم پوشى از بعضى لذايذ حلال، ركن مهم آن به شمار مى رود. پيشواى بزرگ اسلام، براى ابطال اين گونه نظام ها صريحاً فرمود:.

(لارهبانية فى الاسلام؛(3) در آيين اسلام رهبانيت تشريع نشده است). زيرا رهبانيت جان و جسم را فرسوده و نسل و تمدن را به فنا و نابودى تهديد مى نمايد و تعطيل قواى جنسى و چشم پوشى از لذايذ حلال، مبارزه با فطرت انسانى است واگر همه مردم از اين شيوه ناپسنديده پيروى نمايند شيرازه تمدن از هم مى گسلد و اگر اصلاحات اخير درباره دير نشينان مسيحيان به وجود نيامده بود اين وضع رسوا بزرگ ترين حربه در دست مخالفان كليسا و آيين مسيح بود؛ ولى با آن همه اصلاحات، اساس كار آنها همان ترك ازدواج و چشم پوشى از لذايذ مى باشد كه برخلاف فطرت انسانى است.

روزى كه آيه (... وَمَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ُوَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ...؛(4) هركسى از نافرمانى خدا بپرهيزد خداوند براى او راه نجات قرار داده، و از آن جا كه هرگز فكر نمى كرد و به حساب نمى آورد روزى مى دهد) نازل گرديد دسته اى از ياران پيامبر درها را به روى خود بسته و از كار و فعاليت دست كشيده و مشغول عبادت شدند و منطق آنها اين بود: (قد كفينا) يعنى اين آيه در باره ما كافى است و خدا روزى ما را برعهده گرفته است. پيامبر اكرم ق از اين انحراف آگاه شد و كسى را فرستاد كه بگويد به چه علت دست از كار كشيده اند و جان و جسم را وقف عبادت نموده اند. آنها پاسخ دادند خداوند با آيه فوق، متكفل روزىِ آنها شده و ما فعلاً كارى جز عبادت نداريم. پيامبر جواب داد كه بيراهه رفته ايد و خدا دعاهاى شما را مستجاب نخواهد نمود و او روزىِ شما را درگرو فعاليت قرار داده و از اين راه ضامن شده است.(5) از كلمات ارزنده اميرمؤمنان اين است كه فرمود:.

(للمؤمن ثلاث ساعات: ساعة يناجى فيها ربه؛ وساعة يَرِمّ معاشه؛ وساعة يخلّى بين نفسه وبين لذاتها فيما يَحِل و يجمل؛(6).

مرد با ايمان بايد زندگانى خود را سه قسم كند: يك قسمت با خداى خود مناجات كند و به عبادت او بپردازد و يك قسمت دنبال زندگى و كسب و كار برود و در قسمت سوم به لذايذ حلال، كه روح و روان را صفا مى بخشد، بپردازد).

سپس مى فرمايد: (مرد خردمند را بايد در يكى از سه حالات ديد: يا در كسب وكار و يا موقعى كه قدمى به سوى آخرت برمى دارد و يا به دنبال لذتى مى رود كه حلال است).

/ 81