تفاوت حمد و تسبيح - قرآن و معارف عقلی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و معارف عقلی - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تفاوت حمد و تسبيح

هرگاه خدا را از اين نظرستايش كنيم كه او داراى صفات كمال و جمال و مبدأ كارهاى نيك و سودمند است در اين صورت ستايش ما را (حمد) مى گويند؛ ولى اگر ذات او را از هر نوع عيب و نقص پيراسته بدانيم و پيراستگى او را ابراز كنيم، آن را تسبيح مى گويند؛ به عبارت ديگر، حمدِ خدا، توصيف اوست در برابر كمال (صفات ثبوتى و اعمال نيك)، خواه اين كمال جزو ذات او باشد، مانند علم و قدرت، يا از افعال او به شمار رود، مانند رازقيت؛ درحالى كه تسبيح خدا، تنزيه اوست از عيوب و نقايص (صفات سلبى).

اكنون كه تفاوت اين دو روشن شد لازم است به گونه اى در باره هر سه مطلب كه يكى از ابتكارات قرآن است بحث كنيم.

1. همه ذرات جهان در برابرخدا ساجد و خاضعند

قرآن، سجده و خضوع موجودات جهان را به گونه هاى مختلفى مطرح كرده است:.

الف) در برخى از آيات، تنها از سجود موجودات ذى شعور سخن به ميان آورده است آن جا كه مى فرمايد:.

(وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِى السَّماواتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالآصالِ...؛(1).

آن چه در آسمان ها و زمين است و هم چنين سايه هاى آنها صبح و شام از روى ميل و اجبار براى خدا سجده مى كنند).

دراين آيه به گواهى لفظ (من) در جمله (وللّه يسجد من فى السماوات) تنها خضوع موجودات داراى عقل مطرح مى باشد.(2).

ب) در برخى از آيات، دايره سجده گسترده ترگرفته شده و از سجود تمام جنبندگان سخن به ميان آمده است آن جا كه مى فرمايد:.

(وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَافِى السَّمَاوَاتِ وَمَا فِى الأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلاَئِكَةُ وَهُمْ لاَيَسْتَكْبِرُونَ؛(3).

براى خدا آن چه در آسمان ها و زمين است از جنبندگان و فرشتگان، سجده مى كنند و هرگز كبر نمى ورزند).

ج) در برخى ديگر سجده گياهان و درختان را متذكر مى گردد و مى فرمايد:.

(وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ؛(4) بوته ها و درختان او را سجده مى كنند).

بار ديگر با ديد وسيعى از سجود و خضوع سايه هاى اجسام سخن گفته و مى فرمايد:.

(أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلاَلُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّداً لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ؛(5).

مگر نمى نگرند به اجسامى كه خدا آفريده است كه سايه هاى آنها از راست و چپ (صبح و عصر) حركت مى كنند و خدا را سجده مى نمايند، در حالى كه خود اجسام در حال خضوع و اطاعت هستند.).

ه) براى بار پنجم، خداوند از سجده آفتاب و ماه و ستارگان و كوه ها و درخت و چهارپايان، سخن گفته است آن جا كه مى فرمايد:.

(أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِى السَّمَاوَاتِ وَمَن فِى الأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ والدَّوَابُّ وَكَثِير مِنَ النَّاسِ...؛(6).

مگر نمى بينى كه، آن چه در آسمان ها و زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه ها و درخت و چهارپايان و بسيارى از مردم خدا را سجده مى كنند...).

بنابراين مسأله سجده موجودات مسأله اى عمومى وفراگير است و اختصاص به موجودى خاص ندارد.

آن چه مهم است فهميدن حقيقت سجده است و اين كه چگونه هر موجودى از ذى شعور و غير آن، در برابر عظمت حق ابراز تذلل و كوچكى مى نمايد.

/ 81