آفرينش آسمان ها و زمين در شش دوره
4. (هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمِواتِ وَالأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مايَلِجُ فِى الأَرْضِ وَما يَخْرُجُ مِنْها وَمايَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَمايَعْرُجُ فِيها وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَاللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير؛.اوست كه آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد. سپس بر عرش (قدرت) استيلا يافت، خداوند از آن چه در زمين فرومى رود و يا از آن بيرون آيد، و از آن چه از آسمان نازل شود؛ يا به سوى آن بالا رود، آگاه است. او با شماست هر كجا باشيد. خداوند از آن چه انجام مى دهيد آگاه است).(1).در قرآن به طور مكرر مى خوانيم(2) خداوند آسمان ها و زمين را در شش روز آفريده است. انسان در نخستين برخورد به اين آيات، با خود فكر مى كند چگونه خداوند آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد مگر شب و روز، معلول حركت زمين به دور خورشيد نيست و قسمتى كه در برابر خورشيد است، روز و قسمت ديگرى كه در تاريكى فرو رفته، شب است، بنابراين مقصود از اين شش روز، كه ظرف خلقت و پيدايش زمين و آسمان هاست، چيست در صورتى كه هرگز قبل از پيدايش زمين و آسمان، شب و روز نبوده است.با رجوع به لغت مى توان مشكل را حل نموده و آن اين كه (ايام) جمع (يوم) است و (يوم) در لغت عرب و هم چنين در بيشتر زبان ها، علاوه بر معناى معروف (روز مقابل شب) گاهى به معناى (دوران) نيز به كار مى رود؛ مثلاً مى گويند روزى كودك بودم و روزى جوان و امروز هم پير شده ام. در اين عبارت شيرين، مجموعه زندگى را به سه قسمت كرده و نام هر قسمت را (روز) نهاده است. اتفاقاً بسيارى از مفسرين در آيه زير (ايام) را به معناى اوقات و دوران گرفته اند:.(وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِىَ مِنْ فَوْقِها وَ بَارَكَ فِيها وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِى أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ؛(3).درروى زمين لنگرهايى (كوه ها) پديد آورد و چيزهايى بر آن افزود، و مواد غذايى را در چهار روز (چهار دوران و چهار وقت كه به عقيده جمعى همان فصول چهارگانه است) به وجود آورد).بنابر اين، اساس شبهه همان غفلت از معناى (ايام) است كه در مواقعى به معناى دوره به كار مى رود، چنان كه امام على عليه السلام مى فرمايد:.(الدهر يومان: يوم لك و يوم عليك؛.زمانه دو روز است: روزى است به نفع تو و روز ديگر به ضرر تو).يعنى انسان روزى بر فراز قدرت و ثروت و روزى در حضيض ذلت و بيچارگى است. امير مؤمنان مى فرمايد:.(إنما الدنيا ثلاثة: يوم مضى بمافيه فليس بعائد؛ ويوم أنت فيه فحق عليك اغتنامه؛ و يوم لاتدرى أنت من أهله و لعلك راحل فيه؛(4).روزگار سه روز بيش نيست: روزى كه گذشت، بازگشت ندارد؛ روزى كه در آن هستيم و بايد آن را غنيمت بشماريم و روز ديگرى در پيش است و معلوم نيست تو اهل آن باشى (زنده باشى».شاعر سخن پرداز شيرين زبانى به نام كليم چنين مى گويد:.
بد نامى حيات دو روزى نبود بيش
يك روز صرف بستن دل شد به اين و آن
روز دگر به كندن دل زين و آن گذشت
آن هم كليم با تو بگويم چسان گذشت
روز دگر به كندن دل زين و آن گذشت
روز دگر به كندن دل زين و آن گذشت
(1). تفسير كامل اين آيه در سه قسمت انجام گرفته است: قسمت اول مربوط به آفرينش آسمان ها و زمين در شش دوره؛ قسمت دوم در باره تفسير عرش؛ و قسمت سوم مربوط به جمله (وهو معكم أينما كنتم).(2). اعراف (7) آيه 53؛ يونس (10) آيه 3؛ هود (11) آيه 7؛ فرقان (25) آيه 59؛ سجده (32) آيه 4؛ ق(50) آيه 38.