صلح حديبيه
و صحن مسجدالحرام جاى پاى رسول خدا(ص) را بر سينه دارد و تو اى احرام پوش كه در عمره اى، سال هاى نخستين هجرت را به ياد آور! در ذوالقعده سال ششم هجرى رسول خدا(ص) عزم عمره نمود و هزارو پانصد تن از مسلمانان مدينه او را همراهى نمودند. كاروان نور در محلى به نام حديبيه خيمه زد. مردم مكّه به قصد ممانعت از ورود پيامبر اكرم(ص) آماده شدند. خالدبن وليد و عكرمة بن ابى جهل را روانه حديبيه نمودند. گفتگوى نمايندگان كفّار با رسول خدا به صلحنامه معروف حديبيه انجاميد و به موجب اين صلحنامه مقرر شد مسلمانان در اين سال از ورود به مكّه چشم پوشند، اگر مسلمانى به مكيان پيوست اجبارى به استردادش نباشد اما پناهندگى قريش به مسلمانان ممنوع باشد. در عوض، سال آينده در چنين روزى مكيان از شهر خارج شوند و سه روز مكّه را به مسلمانان سپارند تا عمره نمايند. صلح حديبيه در ابتدا با مخالفت گروهى از مسلمانان مواجه شد اما رسول اللّه(ص) آن را پذيرفت و به معناى قبول واقعيتى به نام اسلام از سوى كفّار تلقى فرمود. صلح حديبيه سرانجام منجر به فتح باشكوه مكّه گرديد و از پَسِ آن، اسلام در سراسر شبه جزيره عربستان توسعه يافت و باب حديبيه يادمانِ آن شگفتى عمره سال ششم رسول اللّه مى باشد و اگرچه عمره سال ششم هجرى تحقق نيافت اما سرانجام به حج اكبر فتح مكّه انجاميد.وقتى از باب حديبيه وارد مى شوى، هيمنه سترگ رسول اللّه(ص) را به ياد مى آورى كه در سال هفتم هجرى همراه دوهزار تن از مسلمانان به مكه وارد شدند. براساسِ بندى از عهدنامه حديبيه توافق شده بود تا پيامبر اكرم(ص) و خيل مسلمين يكسال بعد يعنى در سال هفتم هجرى سه روز به مكه بيايند و عمره را به جاى آورند. سپاه احرام پوشيده اسلام با شكوه و جلال وصف ناشدنى به مكه وارد مى شود، از باب حديبيه به مسجدالحرام قدم مى نهد. رسول خدا(ص) فرمان مى دهد تا شانه هاى خود را عريان سازند و طواف كنند. غرش رعدآساى لبيك، اللهم لبيك مسلمين به عرش اعلى مى رود. صداى رسا و خوش عبداللَّه بن رواحه به گوش مى رسد كه رجز مى خواند. مكيان به بهت و حيرت افتاده اند. چشمانشان از حدقه بيرون مى زند. اين همان محمد امين خودمان است؟! چه جلال و شكوهى به هم زده! دو هزار مرد مسلمان يكدل و يكزبان! واى، امين خانه خديجه چه نيكو طواف مى كند! اساف و نائله را به سويى انداخته است و ابن رواحه همچنان رجز مى خواند.
خَلّو بَنِى الكفّار عن سبيله
يا رب اِنّى مؤمن لِقِيلِه
اِنّى رَاَيتُ الحق فِى قبوله
خلُّوا فَكلٌ الخير فى قبوله
اِنّى رَاَيتُ الحق فِى قبوله
اِنّى رَاَيتُ الحق فِى قبوله