غزلباران - ز ملک تا ملکوت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ز ملک تا ملکوت - نسخه متنی

اسدالله بقایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزلباران

و باز كعبه و در اين نيمه هاى شب غزلباران مى شوم. امشب به فكر افتادم غزل ديشب «اى حلقه نشين كعبه برخيز» و غزل امشب را سنگ بناى ترجيع بند بزرگ «كعبه» كنم تا يار كه را خواهد و ميلش به چه باشد:




  • برخيز كه بى قرار و مستم
    يك جرعه خمار ما نگيرد
    آنقدر بنوشم از لبانش
    اى عشق مرا به كام خود گير
    ديدم خم طاق ابروانش
    دستم برسان به حلقه امشب
    يا حلقه زلف او به دستم (12)



  • مستانه خم و سبو شكستم
    خود را به سبوى باده بستم
    تا شهره شوم كه مِى پرستم
    كز چنبر بى دلى گسستم
    تكبير نماز عشق بستم
    يا حلقه زلف او به دستم (12)
    يا حلقه زلف او به دستم (12)



غزل كه به اينجا رسيد، گوشه اى گرفتم و به فكر فرو رفتم: ناصرخسرو، جامى، حافظ، مولانا، عراقى، سعدى، نظامى، خاقانى و... اين همه شاعر و نويسنده بلندآوازه در وصف كعبه گفته اند و مى گويند و باز، به صد دفتر نشايد گفت وصف الحال مشتاقى.

/ 69