دوستی در قرآن و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دوستی در قرآن و حدیث - نسخه متنی

محمد محمدی ری شهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

495 . الكافى ـ به نقل از احمد بن محمّد بن خالد، از پاره‏اى از يارانش كه اين حديث را به امام حسن عليه‏السلاممى‏رسانند ـ : امام حسن عليه‏السلام براى مردم ، خطبه خواند و فرمود : «اى مردم ! من شما را از برادرى خبر مى‏دهم كه در چشمم از بزرگ‏ترينِ مردم بود . علّت اصلى بزرگ جلوه نمودنش در چشمم، كوچكى‏دنيا در چشم او بود .

او مغلوب شكمش نبود . پس آنچه را نمى‏يافت ، آرزو نمى‏كرد و اگر مى‏يافت ، از حد نمى‏گذراند .

او مغلوب شهوتش نبود. پس براى آن ، نه عقل خود را سبك مى‏كرد و نه رأيش را .

مغلوب نادانى نبود. پس دستش را جز به سوى شخص مورد اطمينان براى سودى دراز نمى‏كرد .

نه هوسران بود ، نه خشمگين مى‏شد و نه افسرده مى‏گشت .

بيشتر روزگارش را خاموش بود ؛ اما چون سخن مى‏گفت، بر گويندگان پيشى مى‏گرفت و در هيچ جدالى وارد نمى‏شد و در هيچ دعوايى شركت نمى‏جست و تا قاضى‏اى 1 ] براى شنيدن سخنانش [نمى‏يافت ، حجّت‏آورى نمى‏كرد .

از برادرانش غافل نمى‏گشت و چيزى را از آنان بازنمى‏داشت و ويژه خود نمى‏ساخت . به ظاهر ، ناتوان مى‏نمود ؛ اما به هنگام كوشش ، شيرى شَرزه بود .

هيچ كس را به سبب كارى كه در مثل آن ، پوزش مى‏آورند ، سرزنش نمى‏كرد ، تا عذرش را بداند .

آنچه مى‏گفت ، انجام مى‏داد و آنچه نمى‏گفت ، نيز انجام مى‏داد. 2

هرگاه با دو مسئله روياروى مى‏شد و نمى‏دانست كدام‏يك از آنها برترند ، مى‏نگريست كه كدام‏يك به هواى نفس ، نزديك‏تر است . پس با آن مخالفت مى‏كرد .

از هيچ دردى شِكوه نمى‏كرد ، مگر نزد كسى كه اميد بهبود خود را از او داشت ، و جز با كسى كه از او اميد نيكخواهى داشت ، مشورت نمى‏كرد .

افسرده و خشمگين نمى‏شد و پُر شكايت و هوسران نبود . از كسى انتقام نمى‏گرفت و در عين حال ، از دشمن ، غافل نمى‏گشت .

پس اگر توانش را داشتيد ، چنين خوى‏هاى بزرگوارانه‏اى به دست آوريد و پايبند آنها باشيد و اگر طاقت همه‏اش را نداشتيد ، ]بدانيد كه [به دست آوردن اندك ، بهتر از واگذاشتن بسيار است ، و دگرگونى و توانى جز به وسيله خدا نيست» .

1 -  شيوه او اين نبود كه وقتى كسى به او ستمى روا مى‏داشت در پيش مردم گله كند ؛ همان گونه كه روش بيشتر مردم چنين است . بلكه شكيبايى مى‏ورزيد تا قاضى بيايد كه او ميان ظالم و وى داورى كند . اين در حقيقت ، به خوددارى از سخن گفتن بيجا و پرهيز از سخن زيادى (مرآة العقول : 9 / 262) .

2 -  اشاره به اين‏كه كردارش بيش از گفتارش بود . در نسخه‏اى چنين است : «و آنچه نمى‏كرد ، نمى‏گفت» و اگر متن ، چنين باشد ، مقصودْ آن است كه كردارش كمتر از گفتارش نبود .

/ 731