7 / 5 - دوستی در قرآن و حدیث نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
747 . امام صادق عليهالسلام : چون امير مؤمنان بر منبر بالا مىرفت ، مىفرمود : «شايسته مسلمان ، آن است كه از برادرى با سه تن بپرهيزد : بدكارِ بىشرم ، احمق و دروغگو .
امّا بدكارِ بىشرم ، رفتار خود را برايت مىآرايد و دوست دارد كه تو نيز چون او باشى ، در كار دين و قيامتت به تو كمك نمىكند و نزديك شدن به او ، مايه جفا و سختدلى است و رفت و آمدش ننگى است براى تو .
امّا احمق ، تو را به خيرى راهنمايى نمىكند ، و گرچه خود را رنجه و خسته كند ، انتظار آن كه بدى را از تو دور كند ، از او نمىرود و چه بسا بخواهد به تو سودى برساند ، امّا به تو ضرر بزند ؛ پس مرگش بهتر از زندگىاش و خاموشىاش بهتر از سخن گفتنش و دورىاش بهتر از نزديكىاش است .
امّا دروغگو ، با او زندگى برايت گوارا نخواهد بود . سخنت را پيش ديگران مىبرد و سخن ديگران را نزد تو مىآورد . هرگاه دروغى ببافد و آن را به سر رساند ، آن را با دروغ ديگرى همچون آن ، درمىپيوندد ، تا آن جا كه گاه ، سخنِ راست مىگويد ؛ امّا تصديقش نمىكنند . ميان مردم ، با دشمنى جدايى مىاندازد و در دلها تخم كينه مىكارد . پس ، از خداى عز و جلبترسيد و خود را بپاييد» .
7 / 5
آنچه سزاوار دوستى نيست
قرآن
(چون شبْ او را فرو گرفت ، ستارهاى ديد . گفت : «اين ، پروردگار من است» و چون [ستاره ]غروب كرد ، گفت : «غروب كنندگان را دوست ندارم») .
(براى مردم ، دوستىِ خواستنىها (از زنان ، فرزندان ، هميانهاى زر و سيم و اسبانِ داغ خورده و چارپايان و زراعت) ، آراسته شده است . همه اينها متاع زندگى
دنياست ، حال آن كه بازگشتگاه خوب ، نزد خداست» .