دوستی در قرآن و حدیث نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
است . امام صادق عليهالسلامدر تبيين آيه شريف «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ؛ جز آن كس كه با دلى سليم در پيشگاه الهى حاضر شود» 1 مىفرمايد : هُوَ القَلبُ الَّذِي سَلِمَ مِن حُبِّ الدُّنيا . 2 آن ، دلى است كه از محبّت دنيا فارغ است . در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه : ريشه بيمارىهاى دل كه سبب محبّت دنيا نيز هست ، چيست ؟ پاسخ اين است كه ريشه بيمارىهاىقلب و سبب همه رذايل اخلاقى ، خودخواهى است. بنا بر اين ، براى درمان اساسى دنيادوستى ، راهى جز مبارزه با خودخواهى وجود ندارد . امام خمينى رحمهالله در اين باره ، خطاب به فرزندش چنين مىفرمايد : فرزندم! از خودخواهى و خودبينى به در آى ، كه اين ، ارث شيطان است كه به واسطه خودبينى و خودخواهى ، از امر خداى تعالى به خضوع براى ولى و صفىّ او ـ جلّ و علا ـ سر باز زد ؛ و بدان كه تمام گرفتارىهاى بنىآدم ، از اين ارث شيطانى است كه اصل اصول فتنه است و شايد آيه شريفه «وَقَـتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُو لِلَّهِ» 3 در بعضى مراحل آن ، اشاره به جهاد اكبر و مقاتله با ريشه فتنه ـ كه شيطان بزرگ و جنود آن است كه در تمام اعماق قلوب انسانها شاخه و ريشه دارد ـ باشد ؛ و هر كس ، براى رفع فتنه از درون و برون خويش ، بايد مجاهده نمايد و اين جهاد است كه اگر به پيروزى رسيد ، همه چيز و همه كس اصلاح