دوستی در قرآن و حدیث نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
1175 . مسكّن الفؤاد : در اخبار داوود عليهالسلام[از زبان خداوند ]آمده است : «دوستانم را با انديشه دنيا چه كار ؟ اين انديشه ، شيرينىِ مناجاتم را از دلهايشان مىزدايد . اى داوود ! محبّت دوستانم به من ، در گرو آن است كه اهل معنويت باشند و [براى دنيا ]غمگين نباشند» . 1176 . حلية الأولياء ـ به نقل از ابو سليمان ـ : خداوند متعال به داوود عليهالسلام وحى كرد : «در حقيقت ، من شهوتها را براى آفريدگان ضعيفم آفريدم . پس بپرهيز از اينكه قلبت به چيزى از آنها وابسته شود كه سبكترين كيفرت ، آن خواهد بود كه شيرينى محبّتم را از قلبت خواهم زدود» . 1177 . المحجّة البيضاء : در اخبار داوود عليهالسلام آمده است كه خداوند به او وحى كرد : «اى داوود ! تو مىپندارى كه دوستم دارى . پس دنيا دوستى را از قلبت بيرون كن؛ زيرا دوستى من و آن ، در هيچ قلبى جمع نمىشود . اى داوود ! دوستىام را يكسره خالص كن و با اهل دنيا به گونهاى [معتدلانه ]معاشرت كن . درباره [احكام ]دينت از من تقليد كن ، نه از آدميان . امّا هر آنچه برايت روشن گشت كه با محبّت من همساز است ، آن را حفظ كن . امّا آنچه بر تو دشوار گشت ، پس در آن ، از من تقليد كن و بر من حق است كه تربيت و استوار داشتنت را به عهده بگيرم و راهنما و راهبرت باشم . بى آن كه از من درخواست كنى ، به تو مىبخشم و در سختىها به تو كمك مىكنم ؛ زيرا من بر خود عهد كردهام كه پاداش ندهم ، مگر به بندهاى كه از خواست و ارادهاش بگريزد و خود را برابرم بيفكند ، چون كه هيچ بىنيازىاى جز با من نيست . پس هرگاه چنين بودى ، بىكسى و خوارى را از تو برطرف خواهم كرد و انس و شيرينى را در قلبت جاى خواهم داد» . 1178 . المحجّة البيضاء : [خداوند متعال به داوود عليهالسلام وحى كرد :] اى داوود ! از طريق بازداشتن نفست از شهوتها، با آن دشمنى كن و با من دوستى كن ، تا به تو بنگرم و ببينى كه حجابهاى ميان ما برداشته شده است . با تو چنان مدارا مىكنم تا هرگاه خواستم با پاداشم بر تو منّت گذارم ، در جهت به دست آوردنش نيرومند شوى ، و من در حالى كه تو پايبند فرمانبرى من هستى ، آن را از تو پنهان مىكنم .