دوستی در قرآن و حدیث نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
176 . امام صادق عليهالسلام : جانها [همچون ]سپاهيانى فراهمآمدهاند كه يكديگر را مىبينند و چنان كه اسبان يكديگر را مىبويند ، يكديگر را مىبويند . پس آنها كه يكديگر را شناختند ، با يكديگر الفت مىگيرند و آنها كه يكديگر را نشناختند ، با هم اختلاف خواهند كرد ، [تا آن جا كه] اگر مؤمنى به مسجد بيايد كه در آن ، مردمان بسيارى هستند و جز يك مؤمن در ميان آنان نيست ، جان او به سوى آن مؤمن ، ميل پيدا مىكند ، تا كنارش بنشيند . 177 . الأمالى طوسى ـ به نقل از سَدير ـ : به امام صادق عليهالسلام عرض كردم : گاه كسى را مىبينم كه پيش از آن روز ، نه من او را ديدهام و نه او مرا . با اين حال به شدّت دوستش مىدارم و چون با او سخن مىگويم ، مىبينم كه نظر او در مورد من ، همچون نظر من درباره اوست و به من مىگويد كه نظر من درباره او همچون نظر خودش درباره من است (همان احساس محبّت بىسابقه را نسبت به من دارد) . حضرت فرمود : «اى سَدير ! راست مىگويى . الفت گرفتن دلهاى پاكان ، هنگام ديدار يكديگر ، هرچند اظهار دوستىِ زبانى نكنند ، به سرعتِ در آميختن قطرههاى باران با آب رودهاست . ديرپيوندى دلهاى بدكاران ، هرگاه كه يكديگر را ببينند ، گر چه به زبان اظهار دوستى كنند ، همچون دورى چارپايان در مهربانى ورزيدن به يكديگر است ، گرچه مدّتهاى بسيار بر سرِ يك آخور باشند . 178 . امام صادق عليهالسلام ـ به عمر بن يزيد ـ : هر چيز ، به چيزى آرام مىگيرد ، مؤمن نيز به برادر مؤمنش آرام مىگيرد ، همان گونه كه پرنده به همانند خود آرام مىگيرد . آيا اين [حالت ]را تجربه نكردهاى ؟