نور اميد
زيد در زمانى سخت و دوره اى وحشت بار چشم به جهان گشود، در زمانى كه بنى اميه در اوج قدرت و عمالشان يكه تاز ميدان كشور وسيع اسلامى آن روز بودند.در آن زمان ، آزاديخواهان و انقلابيون علوى بالا خص بزرگ آنان و تنها يادگار امام حسين (عليه السلام ) يعنى امام على بن الحسين (عليهماالسلام ) در فشار سخت سياسى بودند و تمام حركات و سكنات حضرتش در كنترل عمال كثيف حكومت بود، نه تنها او از بيان احكام الهى ممنوع بود، بلكه تماس هاى او با افراد هم در كنترل آنان بود.
زيد بن على (عليه السلام ) در دوره اى پا به عرصه وجود نهاد كه ملت در بند كشيده مسلمان آن روز آرزوى فرمانده اى انقلابى ، مخصوصا از خاندان علتى (عليه السلام) را در دل مى پروراند.او در زمانى متولد شد كه كوچكترين قيام مسلحانه علنى توسط ائمه دين (عليهم السلام ) سبب از هم پاشيدن تمام آمال شيعيان و انقلابيون و در نتيجه محروم ماندن مردم از وجود ائمه معصوم (عليهم السلام ) و بى نظير خويش مى شد، و حتى كمترين اثرى از اسلام واقعى باقى نمى ماند.
در اين شرايط سخت احتياج به فرماندهى لايق و ارزنده از دودمان نمونه ابوطالب در همه جا محسوس بود و بايد فرد بارزى از ايشان با صلاحديد امام به نحو سرى و تاكتيكى ، فرماندهى رسمى نبرد مسلحانه را به عهده بگيرد.
آرى ، در يك چنين محيط حساس و پر خفقان و در سحرگاه يكى از روزها يعنى هنگام طلوع فجر نورى در خانه كوچك امام على بن الحسين (عليهماالسلام ) در مدينه ، محله بنى هاشم درخشيد، و ولادت نوزادى را بشارت داد (35) و اين نور بعدا نه تنها دلهاى تاريك و ماءيوس و يا خانه ها و كوچه ها و قريه ها و شهرها و بازداشتگاه ها و زندان ها را روشن ساخت ، بلكه اين اشعه از فراز قرون و اعصار گذشت ، و براى هميشه چون مشعلى تابناك و جاويد در قلب انقلابيون مسلمان درخشيدن گرفت و به قوت روشنائى خود راه تاريك و پر پيچ و خم نهضت هاى اصيل اسلامى را منور ساخت .