اى ماءمون اين گواه خيالات و سخنان براى كسى خوب است ادعا كند كه بر امامت وى نص و تصريح فرموده ، آنگاه مردم را بدبين و گمراه گرداند و سپس امام جملات خود را با اين جمله پايان داد: ( و كان زيد بن على عليهماالسلام و اللّه ممن خوطب بهذه الاية : و جاهدوا فى اللّه حق جهاده هو اجتبيكم ).(779) به خدا قسم زيد از جمله كسانى است كه مصداق اين آيه شريفه قرار مى گيرد: جهاد كنيد در راه خدا، حق جهاد را كه او شما برگزيد.(780)سخن سيد عليخان
مرحوم سيد عليخان حويزى در (نكت البيان ) در بيان فضائل جناب زيد جمله زيبايى دارد، او پس از بيان مطالبى مى گويد: ( و لم يكن معتقدا كمعتقد الذين يزعمون انهم تبعوا آثاره استضاء و انارة و استناروا مناره من فرق الزيديه)،(781) او معتقد به اعتقاد كسانى كه گمان كردند از وى پيروى مى كنند و از نور وجودش استفاده مى كنند از فرق زيديه نبود.
زيد به امامت ائمه معصومين (عليهم السلام ) ايمان و اقرار داشت
1 - متوكل بن هارون ، گفتگوى مفصلى با يحيى فرزند زيد (عليه السلام ) دارد كه در قسم (راوى صحيفه سجاديه ) در همين كتاب آورده ايم ، امّا جمله اى از سخنان مربوط به اين فصل است كه در اينجا مى آوريم : موقعى يحيى حالات عبادت و زهد پدرش را شرح داد متوكل گويد: فرزند پيغمبر، امام بايد چنين باشد، يحيى گفت : اى اباعبداللّه ، پدرم امام نبود، ولى وى از سادات بزرگوار و از زهاد و مجاهدين در راه خدا بود.گفتم : آيا پدرت مدعى امامت بود؟و احاديثى در رد مدعيان دروغين امامت از رسول خدا به ما رسيده است !
يحيى گفت : ساكت باش ، پدرم زيرك تر و داناتر از آن بود كه چيزى كه حق وى نيست ادعا كند.بلكه او مى گفت :
من شما را به (رضاى (مرضى ) آل محمّد) دعوت مى كنم و منظور وى از رضا پسر عمويم امام صادق (عليه السلام ) بود.گفتم : پس در اين زمان امام صادق فقيه و امام است ؟گفت : بلى در خاندان خود از همه داناتر و بالاتر است .(782)