خبر امام باقر( عليه السلام )
17 - يونس بن خباب مى گويد: خدمت امام باقر عليه السلام به مكتب مى رفتم ، يك روز امام ، زيد را طلبيد و به او بسيار ابراز محبت نمود و گرم گرفت ، آنگاه وى را در آغوش خود فشرد و با حالتى آميخته با اندوه و تاثر فرمود:برادر عزيز، تو را به خدا پناه مى دهم به دار آويخته كناسه باشى (81)18 - و باز امام پنجم در تجليل از مقام زيد فرمود: ( هذا سيد اهل بيته و الطالب باوتارهم ) يعنى اين بزرگ خاندان خويش است و به خونخواهى آنان بر نخواهد خاست .(82)19 - و نيز امام پنجم ، زيد را براى خويش پشتوانه اى محكم و پناهى در حوادث مى دانست ، و با حالت دعا مى گفت :( اللهم اشدد ازرى بزيد) يعنى خدايا، پشت مرا به زيد قوى فرما.(83)