جنگ در ابرشهر (نيشابور) - شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) - نسخه متنی

ابو فاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نصر نامه اى به عبداللّه بن قيس بن عباد بكرى حاكم سرخس نوشت و نامه مشابهى براى حسن بن زيد تميمى حاكم طوس فرستاد و به آنها دستور داد با لشكريان خود به ابرشهر بروند و به كمك حاكم آنجا عمرو بن زراره به جنگ يحيى و ياران او بشتابند، و فرماندهى نبرد را به عهده عمرو بگذارند.

آنها با گروهى از لشكريان خود به ابر شهر آمدند و به قواى عمرو پيوستند، و لشكريان آنان به ده هزار نفر مى رسيد، امّا يحيى به تعداد مجاهدين كربلا هفتاد نفر بيشتر همراه نداشت . همه از مردان لايق و فداكار بودند.(844)

جنگ در ابرشهر (نيشابور)

قواى دشمن با تجهيزات قوى در مقابل افراد معدود يحيى قرار گرفتند جنگ شديدى بين آنان و نيروهاى دشمن درگرفت .

يحيى اين شير دلير و قهرمان دلاور علوى با ياران معدود خود چنان عرصه ميدان را بر دشمن تنگ كردند كه دشمن با دادن تلفاتى سنگين عقب نشينى كرد و در روز اول نبرد فرمانده قواى دشمن عمرو بن زراره به هلاكت رسيد و لشكريان آنان منهدم شدند.
مركب ها و اسلحه فراوانى به دست يحيى و ياران او رسيد، و آنان فاتحانه به طرف هرات حركت كردند.

حاكم هرات مردى به نام مفلس بن زياد بود، و هنگامى شنيد كه يحيى و همرزمانش به آن سرزمين آمده اند متعرض آنان نگشت و يحيى و ياران وى نيز متعرض آنان نشدند و از هرات گذشتند تا سرزمين (جوزجان ) (845) رسيدند.(846)

نبرد خونين جوزجان

حاكم جوزجان شخصى به نام (حماد بن عمرو سعيدى ) يا به قول طبرى (سعدى ) بود از آن طرف نصر بن يسار حاكم خراسان فهميد كه يحيى پس از درهم شكستن قواى آنان از ابرشهر به هرات و آنگاه به جوزجان رفته است قواى مركب از هشت هزار مرد جنگى به طرف جوزجان گسيل داشت اين نيرو در نواحى (ارغوى ) در سرزمين جوزجان به نيروى يحيى رسيد.

در اين موقع دو تن از شخصيتهاى معروف آن سامان به نام ابوالعجارم حنفى و خشخاش ازدى به نيروى يحيى پيوستند.

(خشخاش بعد از شهادت يحيى دستگير شد و به دستور نصر بن يسار دست و پايش را بريدند و به شهادت رسيد.)

/ 344