در پناه خدا
جمعى از شيعيان بر امام صادق ) (552) وارد شدند، امام از آنان حال عمويش زيد را پرسيد، مردى از ميان آن جمع گفت : من از عموى شما مطلعم ، ما، يك شب با او در خانه معاوية بن اسحاق انصارى بوديم در همان شب جناب زيد بن على (عليهماالسلام) به ما پيشنهاد كرد كه همه براى نماز به مسجد سهله برويم .امام پرسيد: موفق به نماز در آن مكان مقدس شد يا، نه .- نه ، چون كارى براى او پيش آمد، و موفق به رفتن مسجد نشد.- به خدا قسم ، اگر او به مسجد رفته بود و موفق به نماز در آن مى شد و از خداى متعال يك سال پناهندگى مى خواست ، پروردگار به او پناه مى داد، (و از شر دشمن مصون بود) آيا نمى دانى كه ادريس پيامبر در آنجا خياطى مى كرد، و ابراهيم از آن محل با عمالقه به سوى يمن رهسپار شد، و داوود از آنجا براى سركوبى جالوت حركت كرد.در آنجا سنگ سبزى است كه روى آن عمل هر پيامبرى نقش شده است و از زير آن سنگ خاك و طينت تمام پيامبران برداشته شده است ، و آنجا جايگاه استراحت شتر سوار است ، گفته شد: مقصود از راكب كيست ؟فرمود: خضر (عليه السلام ).(553)