اماميه : امامت را منحصر در اولاد حسين بن على بن ابى طالب (عليه السلام ) مى داند و شروط امام را خروج با شمشير نمى دانند، و به اصل (تقيه ) معتقدند.زيديه : امامت را در اولاد امام حسن (عليه السلام ) و امام حسين (عليه السلام ) تجويز مى كند و مى گويد: امام بايد با شمشير قيام كند، و به (تقيه ) عقيده ندارند.(1033)اماميه : قائل به عصمت امام است .(1034)زيديه : اين عقيده را ندارند.(1035)اماميه : مى گويند، اگر مسلمانى مرتكب گناه كبيره شد (گناهى كه در آن وعده عذاب جهنم است ) اين گناه او را از اسلام خارج نمى كند، و اين شخص مسلمان است ، گرچه عنوان (فاسق ) روى اين ارتكاب او به گناهان كبيره داده مى شود.زيديه : البته زيديه همين را مى گويند، امّا اماميه مى گويند: مسلمانى كه مرتكب گناه كبيره شود، در آخرت ممكن است مشمول شفاعت پيامبر گردد، و شيعيان گنه كار نيز شفاعت على (عليه السلام ) آنان را دريابد.(1036)امّا زيديه : مى گويند، شفاعت شامل اهل معصيت و گنهكار نمى شود.بلكه شامل بهشتيان است كه به واسطه آن درجاتشان در بهشت بالاتر مى رود.(1037)
موارد اختلاف در بعضى اصول اعتقادات
اماميه : مى گويند: خداوند، قادر به عدالت است كما اينكه قدرت به ظلم هم دارد امّا هيچگاه ظلمى از او سر نمى زند، و اين خود، دليل قدرت و عظمت او است .(1038)زيديه : مى گويند، خداوند به قادر بودن به ظلم و ستم توصيف نمى شود و جايز هم نيست بگوئيم ، كه خداوند قدرت ندارد.(1039)اماميه : اتفاق نظر دارد كه ، اسلام غير از ايمان است و هر مؤ منى مسلمان است : امّا هر مسلمانى مؤ من نيست .(1040)زيديه : فرقى بين اسلام و ايمان نمى گذارند، و هر مسلمانى را مؤ من مى دانند و بالعكس . (1041) اماميه : پيامبران را از تمام گناهان چه كبيره و چه صغيره معصوم مى دانند.زيديه : قائل است كه پيامبران فقط از گناهان كبيره معصومند، و جايز است كه گناه صغيره اى از آنان سر زند.(1042)