چرا امام مستقيما در نهضت زيد شركت نكرد - شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اين روايت و مضمون بعضى اخبارى كه گذشت خود شاهد ديگرى از مدعاى ماست كه قيام زيد به اذن امام (عليه السلام ) بوده است وانگهى چون مساءله خروج زيد مى بايست بسيار روى اصل تقيه و احتياط مى بوده و دخالت امام و يا دستور و اذن وى ممكن بوده است به گوش دشمن برسد، لذا نه امام (عليه السلام ) و نه خود زيد (عليه السلام ) و نه اصحاب نزديك آنان ، به هيچ وجه مايل نبودند كسى به آن اطلاع پيدا كند، مبادا از اين رهگذر خطرى براى امام (عليه السلام ) پيش آيد و اين مطلبى است بسيار واضح و روشن .
اينك اقوال بزرگان شيعه :
1 - از جمله كساى كه تصريح كرده اند قيام زيد (عليه السلام ) به اذن امام بود شخصيت كم نظير اسلام مرحوم شهيد اول مى باشد، وى در كتاب (قواعد) در باب امر به معروف و نهى از منكر با كمال صراحت مى فرمايد:
( ... او جازان يكون خروجهم باذن امام واجب الطاعة كخروج زيد بن على و غيره من بنى على (عليه السلام ) (304) يا اينكه جائز باشد قيام آنها به اذن امام واجب الطاعة باشد مانند خروج زيد بن على و ديگر فرزندان على (عليه السلام ).
2 - مامقانى ، نحرير علم رجال در اين زمينه با صراحت مى فرمايد: ( و ملخص المقال ، انى اعتبر زيدا ثقة و اخباره صحاحا بعد كون خروجه باذن الصادق عليه السلام . ) (305)
خلاصه سخن اينكه من زيد (عليه السلام ) را از نظر وثاقت معتبر مى دانم پس از آنكه معلوم شد خروج و قيام وى به اذن امام صادق (عليه السلام ) بوده است .
3 - شيخ حسن صاحب كتاب معالم ، مى گويد:
سليمان بن خالد (306) در قيام زيد از طرف امام وقت اذن داشت (307) در صورتى كه سليمان با اذن امام به كمك زيد شتافت و دوش به دوش او با دشمن جنگيد، چگونه مى توان گفت خود زيد رهبر نهضت بدون اذن امام قيام كرد.
4 - حضرت آية اللّه آقاى سيد ابوالقاسم خوئى ، در كتاب نفيس رجالش ، پس از بررسى و جرح و تعديل روايات ، و قاطعيت عقيده خود را درباره زيد (عليه السلام ) چنين بيان مى فرمايد:
( ان زيدا كان ماءذونا من قبله (الامام ) (308) همانا زيد از جانب امام ماءذون بود.
چرا امام مستقيما در نهضت زيد شركت نكرد
در اين شرائط، بعضى از انقلابيون علوى سعى داشتند، كه به هر نحوى شده پاى امام را مستقيما در نهضت وارد كنند، امّا اين كار از چند جهت صلاح نبود:
1 - تعيين وظيفه و تكليف براى امام در خور شاءن هيچ انسان عادى نيست ، چون وى معصوم است و ولى مؤ منين ، اوست كه بايد تكليف ديگران را معين كند نه ديگران .
2 - روح سلحشورى و ايمان قوى بعضى از مجاهدين چنان كاسه صبر آنان را در مقابل مظالم حكام جور لبريز كرده بود، كه در نهضت و قيام گاهى عجله مى كردند، و امام صادق ، كه او عالم به گذشته و آينده بود، از عجله نهى مى فرمود، و زمان را مناسب قيام نمى دانست و شركت خويش را در آن خلاف امر مقدر حق مى دانست .