ابوالفرج گويد: احمد بن محمّد بن سعيد بر سبيل مذاكره و گفتگو برايم نقل كرد البته من كلمات او را ننوشتم و امّا در سينه خود ضبط كردم و الفاظش كم و زياد شده امّا در معنايش تغييرى نيست .وى به سند خود از يحيى بن حسين بن زيد (برادر زاده عيسى بن زيد) نقل كرده كه گفت : به پدرم گفتم : من دلم براى عمويم عيسى تنگ شده و دلم مى خواهد او را ببينم . چون براى من سزاوار نيست ، پيرمرد محترمى چون او را نديده باشم . پدرم مدتى امروز و فردا كرد و هر بار در پاسخ من مى گفت : ديدار با او مشكل است و ممكن است براى او ايجاد دردسر شود چون او مخفيانه زندگى مى كند و شايد همين ديدار تو سبب شود كه او روى جهات امنيتى جاى خود را عوض كند و همين براى او سبب ناراحتى شود.