چرا ائمه دين عملا تشكيل حكومت ندادند - شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) - نسخه متنی

ابو فاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چرا ائمه دين عملا تشكيل حكومت ندادند

سؤ ال :
تنها سؤ الى كه ممكن است در ذهن بعضى خوانندگان محترم پيش بيايد اينست كه اگر رسول خدا و اميرالمؤ منين در حد امكان ظاهرى خوش زمام امور را بدست گرفتند چرا ديگر معصومين صلوات اللّه عليهم چنين نكردند؟

جواب :
اين مطلب بسيار روشن و آشكار است كه مسير ائمه حق با يكديگر فرقى نداشته و همه يك رسالت بزرگ الهى را بدوش داشتند و همه خواستار آن بودند كه غاصبين حكومت و خلافت را از صحنه اخراج كنند و خودشان علاوه بر رهبرى باطنى رهبرى ظاهرى مردم را نيز بعهده بگيرند.

امّا شرائط زمان و موقعيت آنان فرق مى كرد مثلا:

امام مجتبى به شهادت احاديث و روايات اسلام و مورخين معتبر تا آنجا كه توانست از اين حق (خلافت ظاهرى ) خودش دفاع كرد.

ولى در اثر نبودن زمينه مساعد و همفكران و فداكارانى لايق بناچار براى حفظ خون مسلمين و براى اينكه امت اسلام تا آن حدى كه ممكن است از وجود مقدس وى بهره مند شود از صحنه سياست ظاهرى كنار ماند و به رسالت و روشنگرى و تنوير افكار ادامه داد و به وظيفه الهى خود عمل كرد.

امام ابى عبداللّه الحسين (عليه السلام ) هم بعد از شهادت برادر خويش امام حسن رسما امام و پيشواى مسلمين گشت امّا دشمنان كه هميشه در مقابل اين رادمردان بودند نگذاشتند لذا امام حسين طبق يك وظيفه الهى و ماءموريت آسمانى كه راهى عاقلانه تر از آن نبود با يارانى نمونه مرگ با شرافت را از زندگى با ذلت و خوارى ترجيح داد و با خون خود و يارانش ‍ ماهيت دشمنان اسلام و دار و دسته بنى اميه را آشكار ساخت و اگر پيروز مى گشت رسما زمام مردم را بدست مى گرفت و امّا امام به شهادت رسيد، از نظر مرام و عقيده بر دشمنان پيروز گشت ، درود خدا بر روان پاك آن جانبازان راه حق باد.

امّا امام سجاد بعد از شهادت پدر و واقعه جان خراش كربلا در شرايطى بسيار سخت رسما بعنوان امام و جانشين حق از جانب امام حسين به فرمان خدا منصوب شد. (299) و او هم راهى جز تنوير افكار و بيان احكام و مبارزه سرى و جهاد غير مستقيم براى كوبيدن ظلم نداشت (او محرمانه قيام مختار را مى ستود و به رزمندگان وى كه در راه خونخواهى حسين قيام كردند رحمت فرستاد.)(300)

امام نيز فرزندى چون زيد تربيت كرد تا بلكه او قيام كند و اگر اراده حق تعلق مى گرفت حكومت واقعى اسلام را تشكيل مى داد و يا به همان راه حسين (عليه السلام ) شهادت با عزت قدم مى نهاد.

در زمان امام باقر و امام صادق (عليهماالسلام ) اوضاع مسلمين بسيار آشفته بود از يك طرف جنگها و مبارزات مختلفى كه در مقابل مظالم بنى اميه صورت مى گرفت و جالب اينكه همه اين نهضت ها و جنبش پس از قيام مقدس حسين (عليه السلام ) بوقوع پيوست و اول شعار انقلابيون و نيروهاى مبارز (انتقام خون حسين (عليه السلام ) بود.
قيام احزاب و گروه هاى مختلف علويون و عباسيون عليه بنى اميه اوج مى گرفت و هر لحظه كاخ بيداد بنى اميه در خطر سقوط و ريزش بود و گروه ها مشغول نبرد بودند.

/ 344