بدن پاك زيد (ع ) را آتش زدند - شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) - نسخه متنی

ابو فاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنگاه خطاب به جسد زيد (عليه السلام ) كرد و گفت : اى زيد تو را كشتند خداوند آنها را به دار زند.(518)

(جرير بن حازم ) مى گويد در عالم خواب رسول خدا را ديدم ، او به چوبه دارى كه جسد مقدس زيد بالاى آن بود تكيه زده بود و به مردم مى گفت :
( اهكذا تفعلون بولدى ) آيا اين طور با فرزند من عمل مى كنيد؟!
اين قبيل خواب ها و ديگر كراماتى كه مردم (از بدن مقدس فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) زيد بن على (عليه السلام ) مى ديدند) (كه بعدا ما چند فرازى از كرامات او را متذكر مى شويم )، به مقام معنوى او پى مى بردند و به او با انتقاد خاصى مى نگريستند.

به طورى كه ماءموران جراءت نمى كردند مردم را از زيارت جسد زيد (عليه السلام ) منع كنند در كتاب (منهاج السنة ) آمده است كه :
مردم كوفه شبها كنار چوبه دار زيد (عليه السلام ) مى رفتند و به عبادت و راز و نياز با خداوند عالميان مى پرداختند.(519)

و اين به خوبى مقام معنوى زيد را مى رساند كه مردم به او توجه خاصى داشتند و عقيده اى تواءم با عظمت و قداست نسبت به زيد در ذهنشان به وجود آمده بود.

اين پيشامدها و كرامات به گوش عمال حكومت رسيده و از اين جهت وحشت داشتند به طورى كه بنى اميه اين بدن مقدس را به گوساله سامرى تشبيه كردند چون آنهم عده اى را به خود معتقد ساخته بود، يوسف بن عمر براى هشام نوشت : ( ان عجل العراق فتنهم )، (520) همانا گوساله عراق مردم را فريفته است .

بدن پاك زيد (ع ) را آتش زدند

بنى اميه در نهضت زيد ضربه سختى خورده بودند، و براى اينكه انتقام دلخواهى گرفته باشند و از آن طرف مردم را خوب بترسانند و فكر هر گونه قيام و نهضتى را از سر آنان بيرون كنند. مدتى طولانى بدن مطهر زيد را بالاى دار نگه داشتند.

اقوال در اين زمينه مختلف است : از سخنان و اقوال مورخين 6 قول به دست مى آيد:

1 - يك سال و چند ماه بدن بالاى دار بود 2 - دو سال 3 - سه سال 4 - چهار سال 5 - پنج سال 6 - شش سال .

البته اين كه بعضى مى گويند به دستور هشام بدن او را از دار پائين آوردند با قول اول و دوم مى سازد.(521)

/ 344