جنگ در روز دوم به مراتب از روز اول وحشتناك تر و بى رحمانه تر ادامه پيدا كرد.در اين برخورد شديد عده اى از لشكريان دشمن به هلاكت رسيدند، امّا در عوض انقلابيون افسرى رشيد و لائق و شجاعى را چون نصر بن خزيمه از دست دادند، آرى در لحظات نخستين جنگ بود كه مردى از سپاهيان دشمن به نام (نائل بن فروه ) شمشيرى سخت بر ران اين مبارز دلير وارد كرد، نصر در همان حال به او حمله كرد و آن مرد شامى را كشت ، امّا چند لحظه بعد اين پهلوان سلحشور چشمان مقدس خود را از دنيا فرو بست و به صف شهيدان راه حق و عدالت و آزادى پيوست . درود خدا بر روان پاك او باد.(494)مرگ اين افسر فداكار در روحيه فرمانده انقلاب زيد (عليه السلام ) اثر گذاشت و او را در تصميم خويش مبنى بر ادامه نبرد جدى تر ساخت . (495) در اين لحظات زيد (عليه السلام ) چون طوفانى سهمگين خود را به قلب دشمن زد و چنان فرياد ناله و ضجه از آنان بلند شده بود كه گوش را بدرد آورده ، مردم شاهد نبرد دليرانه و جانبازى مردى بزرگ از خاندان محمّد (صلى اللّه عليه و آله) بودند، در آن روز زيد (عليه السلام ) منتهاى سعى و كوشش خود را در نبرد با دشمن بكار برد و خود و ياران دليرش كوفه را به خاك و خون كشيدند، و فرياد ( اللّه اكبر ) و (يا منصور امت ) آنان گوش فلك را كر كرده بود.در اين گير و دار و حملات شديد زيد و يارانش به شهادت تاريخ فرمانده سپاه دشمن در مقابل نيروى مقاومت فرار كرد و سپاه شام در پيش از ظهر روز پنجشنبه با قهرمانى زيد و يارانش از هم متلاشى شد، و جمع زيادى از دشمن به هلاكت رسيدند.نيروى انقلاب سنگر خود را كاملا حفظ كرده بودند و خود را آماده حمله ديگر به دشمن مى كردند.(496)
صفوف منظم انقلابيون
پيش از ظهر روز دوم نبرد دليران از خود گذشته با از دست دادن يك افسر رشيد خود را براى دفاع و تهاجم مهيا مى ساختند و زيد بن على اين قهرمان نمونه افراد خود را براى مقابله با حملات شديد دشمن در صفوف منظم قرار مى داد تاريخ مى گويد: (صف اصحابه صفا بعد صف ، حتى لا يستطيع احدهم ان يلوى عنقه ) چنان ارتش خويش را در صفوف منظم قرار داده بود كه كسى از آنان حق نداشت گردن خويش را از صف جلوتر ببرد.(497)