زيد از ديدگاه زيديه به قلم امام عبدالعزيز بن اسحاق
زيد بن على امام ما است ، او در راه حق جهاد كرد و مردم را به سوى خدا خواند، او ناصح دين و سرور اهل زمانش بود، و عزيزترين وجود هم عصريانش بود.او امام خاندان نبوت در زمان خويش بود، خداوند متعال باب علم را براى او گشود، او علوم خود را از پدر بزرگوارش زين العابدين فرا گرفت و از جابر بن عبداللّه انصارى استفاده هاى علمى نمود.و زمانى از (امام ) جعفر صادق (عليه السلام ) حال عموى بزرگوارش را پرسيدند در جواب گفت : او (زيد) در ميان ما بهترين فردى در قرائت كتاب خدا و فقه در دين و صله رحم بود خداوند چون او كسى را براى دنيا و آخرت ما نگذاشت .(909)شعبى از بزرگان علم و حديث درباره او گويد:نزائيد زنى فرزندى را دانشمندتر و شجاع تر و پارسارتر از زيد.و از برادر وى (امام ) باقر (عليه السلام ) حال او را پرسيدند، گفت :احاطه علمى زيد از همه بيشتر بود، (سپس اين دانشمند زيدى اين جمله را دليل برترى زيد بر امام باقر مى گيرد و چنين استدلال مى كند:)اين اعتراف درستى است كه (امام ) باقر زيد را اعلم و افضل از خويش مى داند، پس گمان تو نسبت به چنين مردى كه (امام ) باقر به آن فضل و دانشش او را برتر از خويش مى داند، چيست ؟جابر گفت : از (امام ) محمّد باقر حال برادرش زيد را پرسيدم فرمود: از مردى سؤ ال كردى كه وجود او لبريز از ايمان و علم بود و تمام اجزاى بدنش از فرق سر تا انگشت پا دين و دانش بود، او بزرگ خاندانش بود.ديلمى در ( مشكاة الابرار ) راجع به نبرد زيد بن على و برخورد او با هشام كلماتى را نقل كرده است .(سپس نويسنده مقاله به نحو اختصار به قسمتى از روايات كه به نحو پيشگويى از پيامبر و اجداد و پدران طاهرين زيد (عليه السلام ) كه دانشمندان و محدثين بزرگ عامه نقل كرده اند مى پردازد و مى گويد:)حافظ سيوطى در ( جامع الكبير... ) از حذيفة بن يمان نقل مى كند كه :پيامبر روزى نظرش به زيد بن حارثه افتاد و سخت گريست و مى گفت : آن مظلوم از اهل بيت من ، و مقتول در (كناسه ) همنام اين جوان است و اشاره به زيد بن حارثه كرد و فرمود: اى زيد نزد من بيا، خداوند محبت تو را در دلم زياد كرده زيرا تو، همنام حبيبى از فرزندانم يعنى زيد مى باشى :اين خبر را ابن عساكر نقل كرده است (و ما آن را از طريق شيعه يادآور شديم ).