شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) - نسخه متنی

ابو فاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتم : نه .

گفت : پس از چه مردمى هستى ؟

گفتم : پدرم برده اى از اهل كوفه بود، مولايش او را آزاد كرد. در اين جا سخن مرا قطع كرد و گفت : عيسى بن زيد مرد!!

گفتم : مرگ او مصيبت بزرگى است . خدايش رحمت كند كه وى مرد عابد و پارسا و كوشاى در فرمانبردارى حق بود. و از سرزنش و ملامت كسى در اين راه باك نداشت .

گفت : آيا تو، از مرگش خبر نداشتى ؟

گفتم : بلى .

گفت : چرا به من اين مژده را ندادى ؟؟

گفتم : دوست نداشتم تو را به چيزى خبر دهم كه اگر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) زنده بود و از آن خبر مى يافت ناراحت مى شد.
در اينجا مهدى عباسى سر را به زير انداخت و پس از مدتى سر را بلند كرد و گفت : بيش از اين استعداد شكنجه در بدن تو نمى بينم و ترس آن را دارم كه اگر دستور شكنجه ات را بدهم تاب نياورى و زير شكنجه جان بسپارى وانگهى دشمن ما هم كه از دنيا رفته است .

برو خدا نگهدارت باد. و به خدا سوگند اگر بشنوم كه دوباره دست به اين كارها زده اى گردنت را مى زنم .

من از نزد او بيرون شدم ، هنگام خروج من از كاخ ، مهدى رو به ربيع (دربان مخصوص ) كرده و گفت : آيا نديدى چگونه ترسش از من اندك و دلش ‍ محكم بود؟ به خدا مردمان روشندل اين چنين هستند.

جعفر بن زياد گويد: خدمت عيسى بن زيد (عليه السلام ) رسيدم ، ديدم مشغول خوردن نان و خيار است . او دو گرده نان و دو عدد خيار به من داد و فرمود بخور من يكى و نصفى از نان و خيار را خوردم و سير شدم و نصف نان و نصف خيار زياد آمد، آنرا به جاى خود گذاردم .
چند روز از اين جريان گذشت براى بار ديگر به ملاقات او رفتم .

عيسى آن نصفه نان و خيار را كه پژمرده و مانده بود براى من آورد و گفت : بخور.

گفتم : اينها چه بود كه براى من نگهداشتى ؟

گفت : من اينها را به تو دادم و مال تو شد. تو قسمتى را خوردى و قدرى را گذاردى ، اكنون اگر مى خواهى باقيمانده را بخور يا صدقه بده .

/ 344