شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام) - نسخه متنی

ابو فاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

6 - ( قال زيد بن على (عليهماالسلام ) سادة الناس فى الناس ، الاسخياء، و فى الا خرة الاتقياء) (179) يعنى زيد بن على (عليهماالسلام ) فرمود: در دنيا آقا و سرور مردم سخاوتمندانند و در آخرت پرهيزكاران .

7 - از زيد بن على (عليهماالسلام ) پرسيدند، تاءويل سخن پيامبر در جمله ( من كنت مولاه ، فعلى مولاه ) (180) چيست ؟

فرمود: ( نصبه علما ليعلم به حزب اللّه عندالفرقة ) يعنى او را منصوب كرد تا راهنما باشد و حزب خدا در موقع تفرقه و چند دستگى شناخته شوند (يعنى على (عليه السلام ) علامت تميز حق و باطل ، على با حق است و حق با على است ).

در آن شرايطى كه بنى اميه با تمام قوا سعى داشتند، ضربات هولناكى بر ذريه رسول خدا وارد كنند، و آنان را از نظر عامه ساقط نمايند زيد (عليه السلام ) به طرفدارى شديد خاندان پيغمبر سخن مى گويد، نقش ‍ تبليغات بنى اميه و عامه كثيف آنان را كه براى حفظ حكومت ننگينشان و عدم توجه مردم به بازماندگان و وارثان علوم رسول خدا انجام گرفت نقش ‍ بر آب مى كند.

در موقعى كه طرفدارى از فرزندان زهرا (عليهاالسلام ) بزرگترين جرم به حساب مى آمد و حكام اموى به سختى جلو مردم را مى گرفتند كه مبادا حديثى در فضيلت آل محمّد (صلى اللّه عليه و آله ) گفته شود، زيد (عليه السلام ) در كلمات درربار خود احاديث زنده و ارزنده اى را از رسول خدا در عظمت ذريه پيامبر خدا (صلى اللّه عليه و آله ) با شهامت و شجاعت تمام بيان مى كرد.

و اين كار در آن شرائط خفقان و رعب خود جهادى بزرگ بود.

سخنان زيد (ع ) را مى نوشتند

قيروانى ، يكى از مورخين بزرگ در مقام بيان زبردستى زيد (عليه السلام ) در كلام و مهارت سخنورى او مى نويسد:

بين جعفر بن حسن و زيد بر سر ارثيه و وصيتى گفتگويى پيش آمد و اين دو از فصحاى عرب بودند، و در مواقع منازعه و بحث مردم اطراف اين دو را مى گرفتند و به طرز مباحثه و محاوره آن دو دقت مى كردند يكى موظف بود كه كلمات جعفر را حفظ كند و ديگرى سخنان زيد (عليه السلام ) را آنگاه پس از اتمام مباحثه آن دو، مى نشستند و كلماتى را كه حفظ كرده بودند مى نوشتند، و اين كلمات را در كلاس ها و مكتب خانه ها در معرض تعليم و تعلم قرار مى دادند و از آن در فن بلاغت استفاده نموده و استدلال مى كردند.

سپس اين مورخ ، مى گويد: آن دو (زيد عليه السلام و جعفر) در علم كلام اعجوبه و هر دو احدوثه عصر خويش بودند (و تغدا زيد علما من اعلام الكلام ) (181) و زيد بعنوان يكى از اساتيد سخن شناخته شده بود. سپس نويسنده به عنوان نمونه ، يكى از مباحث زيد (عليه السلام ) را در شام نقل مى كند.

/ 344