آيه: 110 حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ - تفسیر نور سوره یوسف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره یوسف - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 110 حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ

ترجمه:

(دعوت پيامبران و مخالفت دشمنان همچنان ادامه داشت ) تا هنگامي كه پيامبران (از هدايت مردم ) به آستانه نوميدي رسيدند و كفار گمان كردند كه (وعده عذاب ) به دروغ به آنان داده شده است . آنگاه ياري ما به آنان رسيد، پس كساني را كه مي خواستيم نجات يافتند و(لي ) عذاب ما از گروه مجرمان باز گردانده نمي شود.

نكته ها:

در طول تاريخ ، پيامبران در دعوت خود مستمر و مصرّ بودند، تا آنكه از هدايت مردم مايوس مي شدند، چنانكه مخالفان لجوج نيز دست از مقاومت برنمي داشتند. نمونه هايي از آنرا در قرآن مي خوانيم :.

امّا نمونه يأ س انبيا:.

بعد از آنكه نوح ساليان متمادي مردم را دعوت كرد، جز گروه اندكي كسي ايمان نياورد، خداوند به او فرمود: (لن يؤمن من قومك الاّ من قد امن ) (152) جز كساني كه ايمان آورده اند، كس ديگري از قوم تو ايمان نخواهد آورد. نوح در نفرين خود كه نشان از يأ س او نيز دارد، مي گويد: (لايلدوا الاّ فاجرا و كفارا) (153) يعني از اينان جز كافر و فاجر نيز متولد نخواهد شد.

در داستان زندگي و دعوت هود، صالح ، شعيب ، موسي ، و عيسي عليهم السلام نيز اين يأ س از ايمان آوردن كفار به چشم مي خورد.

و امّا نمونه سوء ظن مردم به انبيا:.

كفّار تهديد انبيا را توخالي و دروغ مي پنداشتند. در سوره ي هود آيه

27- مي خوانيم : (بل نظنكم كاذبين ) (154) گمان مي كنيم شما دروغگوييد. يا اينكه فرعون به موسي (ع) گفت : (اني لاظنّك يا موسي مسحورا) (155) براستي كه گمان مي كنم كه تو افسون زده اي .

اما نصرت خداوند در اين حال :.

قرآن نصرت الهي را حقي مي داند كه خداوند بر خود لازم كرده است (و كان حقاعلينا نصر المؤمنين ) (156) يعني ياري مؤمنان بر ما لازم است . و يا در جاي ديگر مي فرمايد: (نجينا هودا و الذين امنوا معه ) (157) ما هود و مؤمنين را نجات داديم .

امّا درباره قهر خداوند كه از مجرمان برنمي گردد، در سوره ي رعد آيه

11- مي فرمايد: (اذا اراد اللّه بقوم سوء فلامرّد له ) هرگاه خداوند بر قومي قهر بگيرد، برگشت ندارد.

پيام ها:

1- قساوت و لجاجت در انسان تا آنجا اوج مي گيرد كه انبياي بردبار را نيز مأ يوس مي كند. (اذااستيئس الرسل )

2- خوش بيني و حسن نيت و حوصله اندازه دارد. (حتّي )

3- نيروي خود را صرف زمينه هاي غيرقابل نفوذ نكنيد. بايد از برخي مردم صرف نظر كرد. (استيئس الرسل )

4- مهلت دادن به مجرمان وتاخير عذاب آنان ، از سنت هاي الهي است . (حتي اذا استيئس ) يعني به قدري ما به مجرمان مهلت داديم كه انبيا مأ يوس شدند.

5- تاخير عذاب الهي سبب جراء ت وتكذيب مجرمين مي گردد. (حتي اذا... وظنوا انهم قد كذبوا)

6- نااميدي انبيا از هدايت مردم ، شرط نزول قهر خداست . (اذا استيئس ... لايرد بأ سنا...)

7- امدادهاي الهي نسبت به پيامبران هم زمان خاصي دارد. (اذا استيئس ... جاء هم )

8- قهر الهي شامل انبيا و مومنان واقعي نمي شود. (فنجّي )

9- هم قهر و عذاب و هم لطف و امداد به دست خداست . (نصرنا ... باء سنا)

10- سرنوشت قهر يا نجات انسان بدست خود اوست . (من نشاء ، مجرمين )

11- اراده وخواست خدا قانون مند است . (من نشاء ولايردّباءب سنا عن القوم المجرمين )

12- راه خدا بن بست ندارد. (هر كجا مردم كار را به بن بست كشاندند قدرت خدا جلوه مي كند.) (استيئس الرسل ... جاء هم نصرنا)

13- هيچ قدرتي مانع قهر خدا نمي شود. (لايردّباءب سنا)

14- سنت خداوند در حمايت انبيا و هلاكت مجرمان است . (جاء هم نصرنا ، لايرّد باء سنا)


152-هود، 36
153-نوح ، 27
154-هود، 27
155-اسراء ، 101
156-روم ، 47
157-هود، 58

/ 112