آيه: 30 وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ
ترجمه:
زناني در شهر (زبان به ملامت گشودند) و گفتند: همسر عزيز با غلامش مراوده داشته و از او كام خواسته است . همانا يوسف او را شيفته خود كرده است . به راستي ما او را در گمراهي آشكار مي بينيم .
نكته ها:
كلمه ي ((شغاف )) به پيچيدگي بالاي قلب يا پوسته نازك روي قلب ، كه همچون غلاف آنرا در برمي گيرد، گفته شده است . و جمله ي ((شغفها حبّا)) يعني علاقه به قلب گره خورده و عشق شديد شده است .. (42)
پيام ها:
1- اخبار مربوط به خانواده هاي مسئولان زودتر شايع مي گردد.(امراء ت العزيز)
2- آنجا كه خدا بخواهد، بستن درها نيز مانع رسوايي نمي شود.(قال نسوه...)
42-تفسير نمونه