آيه: 31 فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَـذَا بَشَرًا إِنْ هَـذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ - تفسیر نور سوره یوسف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره یوسف - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 31 فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَـذَا بَشَرًا إِنْ هَـذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ

ترجمه:

پس چون (همسر عزيز) نيرنگ (وبدگويي ) زنان (مصر) را شنيد، (كسي را براي دعوت ) به سراغ آنها فرستاد و براي آنان (محفل و) تكيه گاهي آماده كرد و به (دست ) هر يك چاقويي داد (تا ميوه ميل كنند) و به يوسف گفت : بر زنان وارد شو. همينكه زنان او را ديدند (از زيبايي ) بزرگش يافتند و دست هاي خود را (به جاي ميوه ) عميقا بريدند و گفتند منزه است خداوند، اين بشر نيست ، اين نيست جز فرشته اي بزرگوار.

نكته ها:

كلمه ((حاشا)) و((تحاشي )) به معني كنار بودن است . رسم بوده كه هرگاه مي خواستند شخصي را از عيبي منزه بدانند، اوّل خدا را تنزيه مي كردند بعد آن شخص را.. (43) همسر عزيز مصر زن سياستمداري بود، با مهماني دادن توانست مشت رقبا را باز كند. و آنان را غافلگير نمايد.

پيام ها:

1- گاهي هدف از بازگو كردن مسايل ديگران ، دلسوزي نيست ، بلكه حسادت و توطئه و نقشه عليه آنان است . (مكرهن )

2- عشق كه آمد انسان بريدن دست را نمي فهمد. (قطعن ايديهن ّ) (اگر شنيده ايد كه حضرت علي (ع) به هنگام نماز، از پايش تير را كشيدند و متوجّه نشد، تعجب نكنيد. زيرا اگر عشق سطحي و زيبايي ظاهري ، تا بريدن دست پيش مي رود، عشق معنوي و عميق به جمال واقعي ، چه خواهد كرد!.)

3- زود انتقاد نكنيد، شايد شما هم اگر به جاي او بوديد مثل او مي شديد. (قطعن ايديهن ّ) (انتقاد كنندگان وقتي براي يك لحظه يوسف را ديدند، همه مثل زن عزيز مصر گرفتار شدند.)

4- پاسخ مكر را بايد با مكر داد. (زنان با بازگوكردن راز همسر عزيز مصر، نقشه كشيدند و او با يك ميهماني ، نقشه آنان را پاسخ داد). (ارسلت اليهن ّ)

5- انسان به طور فطري در برابر بزرگي و بزرگواري ، تواضع مي كند.(اكبرنه )

6- مردم مصر در آن زمان ، ايمان به خدا وفرشتگان داشتند.(حاش للّه ... ملك كريم )


43-تفسيرالميزان

/ 112