يعقوب از برادران روي گرداند و گفت : اي دريغا بر يوسف ، پس اندوه خود را فرو مي خورد (تا آنكه ) دو چشمش از اندوه سفيد (و نابينا) شد.
نكته ها:
كلمه ((اسف )) به معناي حزن و اندوه همراه با غضب است . يعقوب بر چشم گريه ، و بر زبان ((يا اسفا)) و در دل حزن داشت .در روايتي از امام باقر (ع) نقل شده است كه فرمود: پدرم علي بن الحسين 8- بيست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتي گريه مي كرد. سؤال كردند چرا اين همه گريه مي كنيد? فرمود: يعقوب يازده پسر داشت يكي غائب شد، با اينكه زنده بود، از گريه چشمانش را از دست داد، ولي من در برابر چشمان خود ديدم پدر و برادرها و هفده نفر از خاندان نبوت شهيد شدند، چگونه گريه نكنم .?!
پيام ها:
1- حسد ورزي ، يك عمر تحقير به همراه دارد. (و تولّي عنهم )2- آنها مي خواستند با حذف يوسف خود محبوب پدر شوند; ((يخل لكم وجه ابيكم )) ولي حسادت ، قهر پدر را شامل حال آنها كرد. (تولي عنهم )3- غصه و گريه ، گاهي موجب نابينايي مي شود. (و ابيضّت عيناه من الحزن )4- گريه و غم ، منافاتي با كظم و صبر ندارد. (يااسفي ، كظيم ، صبر جميل )5- يعقوب مي دانست كه ظلم بر فرزند ديگر نشده بلكه ظلم به يوسف شده است . (وا اسفا علي يوسف )6- ندبه و گريه و سوز و عشق ، نياز به شناخت دارد. (يعقوب آشنا به يوسف است كه از سوز نابينا مي شود.)7- اهميت مصائب ، بر محور شخصيت افراد است . (ظلم به يوسف با ظلم به ديگران فرق دارد، نام يوسف برده مي شود نه دو برادر ديگر)8- گريه و غم و اندوه در فراق عزيزان جايز است . (وابيضت عيناه من الحزن )