آيه: 9 اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ
ترجمه:
(برادران به يكديگر گفتند) يوسف را بكشيد يا او را به سرزميني دور بيافكنيد تا توجّه پدرتان مخصوص شما شود و پس از انجام طرح (با توبه ) گروهي شايسته باشيد.نكته ها:
انسان در برخورد با نعمت ، چهار حالت دارد: حسادت ، بخل ، ايثار، غبطه .اگر فكر كرد; حال كه ما فلان نعمت را نداريم ، ديگران هم نداشته باشند، حسادت است . اگر گفت : فقط ما برخوردار از اين نعمت باشيم ولي ديگران نه ، اين بخل است . اگر گفت : ديگران از نعمت برخوردار باشند، اگر چه به قيمتي كه ما محروم باشيم ، اين ايثار است . اگر گفت : حالا كه ديگران از نعمت برخوردارند، اي كاش ما هم بهره مند مي شديم ، اين غبطه است .امام باقر (ع) فرمودند: من گاهي به بعضي از فرزندانم محبت مي كنم و آنها را روي زانوانم مي نشانم در حالي كه استحقاق اين همه محبت را ندارند، تا مبادا عليه ساير فرزندانم حسادت بورزند و ماجراي يوسف تكرار شود.. (31)پيام ها:
1- فكر خطرناك ، انسان را به كار خطرناك مي كشاند. (ليوسف ...احب ... اقتلوا)2- حسادت ، انسان را تا برادركشي سوق مي دهد. (اقتلوا يوسف )3- انسان خواهان محبوبيت است و كمبود محبت مايه بزرگترين خطرات و انحرافات است . (يخل لكم وجه ابيكم )4- با اينكه قرآن راه محبوبيت را ايمان و عمل صالح معرفي مي كند; (ان الذين امنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرّحمن ودّا)، امّا شيطان راه محبوب شدن را برادركشي ترسيم مي كند.(اقتلوا ... يخل لكم وجه ابيكم )5- حسود خيال مي كند با نابود كردن ديگران ، نعمت ها به او داده مي شود. (اقتلوا ... يخل لكم وجه ابيكم )6- شيطان با وعده ي توبه در آينده ، راه گناه امروز را باز مي كند. (و تكونوا من بعده قوما صالحين )7- علم وآگاهي ، هميشه عامل دوري از انحراف نيست . برادران با آنكه قتل يا تبعيد يوسف را بد مي دانستند، (تكونوا من بعده قوما صالحين ) اقدام كردند.31-تفسير نمونه به نقل از بحار، ج 74، ص 78