اولين ترفند شياطين: تحقير و استهزا
در چندين آيه از قرآن کريم تأکيد شده است که ما هيچ پيامبري نفرستاديم مگر اين کهاز طرف مردم، به خصوص از طرف مترفين و نخبگان جامعه، مورد تکذيب و استهزاء
قرار گرفت.بايد توجه داشت که مسائل روان شناختي چيزي نيست که جعلي و قراردادي باشد؛ بلکه
در ارتکاز همه انسان ها وجود دارد. بعد از اين که اين ارتکازات را دسته بندي و تدوين
کردند، به صورت يک علم در آمد، وگرنه همه انسان ها از يک نوع روان شناسي بهره
مندند. يکي از روش هايي که از قديم ترين ايّام، با استفاده از يک قاعده روان شناختي،
براي منحرف کردن مردم و محروم کردن آنها از هدايت انبياء و ايجاد فتنه در جامعه
از آن استفاده مي کردند، تحقير انبياء و اولياء خدا بود. مي ديدند اي نها در ميان جامعه،
صرف نظر از مقام نبوّتشان، مردم محترم، پاک، شريف، امين، درستکار و راستگويي
هستند و همه انسا نها اين طور افراد را به طور فطري دوست مي دارند.
همه انبياء معصوم
بودند و گناهي مرتکب نم يشدند؛ مهربان بودند و به ديگران خدمت مي کردند. حال
چنين انسان هايي وقتي حر فهاي منطقي هم بزنند، قاعدتاً بايد خيلي زود پذيرفته شود؛
امّا بر عکس، تاريخ نشان مي دهد و قرآن هم بيان م يفرمايد که اين گونه نبوده است.
پيغمبراني مبعوث مي شدند، عدّه ي معدودي به آ نها ايمان مي آوردند و بقيه تکذيبشان
مي کردند. عمده عاملي که باعث مي شد، توده مردم به انبياء گرايش پيدا نکنند، شياطيني
بودند که انبياء را در ميان مردم تحقير مي کردند؛ «يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ
إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ 2» : افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد
مگر اينكه او را استهزا م كىردند!اگر چند نفر دور شخص محترمي را در وسط خيابان بگيرند و مسخره اش کنند، هر قدر
هم متين و مؤدب باشد، در نظر مردم سبک م يشود. اگر بچه ها هم يک کسي را مسخره
کنند، سبک مي شود، چه رسد به اين که افراد بزرگ و حسابي اين کار را انجام دهند.